ارائهی پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» شامل 120 اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن»:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» :
40
در سال 1383 به دعوت انجمن اسلامی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران مناظره ای میان فریبا علاسوند و مریم احمدی خراسانی در موضوع «حجاب و پوشش زن» برگزار گردید. آنچه در پی می آید مشروح این مناظره است. البته لازم به ذکر است که نوار این جلسه از کیفیت لازم برخوردار نبوده است و در برخی موارد متن پیاده شده از دقت کافی برخوردار نیست.
در متن زیر صحبت های دو طرف مناظره خانم ها علاسوند و خراسانی با نام خود آنها و صحبت های دانشجوهای حاضر در جلسه با مشخصه خط تیره مشخص شده است.
خراسانی:
از آنجا که بین مفاهیم لباس و هویت ارتباط نزدیکی می بینم بحث خود را با تعریف هویت و انسان از منظر سیستم های فکری و عملی لیبرالی و اسلام مورد بررسی آغاز می کنم.
الف: لیبرالیسم: از نگاه این مکتب، انسان هویتا موجودی خردورز است. وجه تمایز انسان با دیگر موجودات در طبیعت، تعقل و منطق اوست. این تعریف کلی لیبرالیسم از انسان است که قاعدتا باید زن و مرد را یکسان در نظر بگیرد اما در تاریخ اندیشه لیبرال، در قرون 18 و 19، زنان عملا از عرصه های اجتماعی قانون، حقوق شهروندی و عرصه های اجتماعی حذف شدند و استدلال آنها این بود که چون زنان به طبیعت نزدیک ترند و کار اصلی آنها به طور طبیعی تولید مثل است، لزومی ندارد که شهروند محسوب شوند و وارد قلمروهای اجتماعی که خاص مردان است و مقوله منطق و عقل شوند به این ترتیب کلیشه آپارتاید جنسی و تقسیم نقش ها، به عرصه های زندگی و تقسیم آن به قلمروهای مردانه و زنانه که از ویژگی های تفکرات سنتی و دینی گذشته بود، در سنت تفکر لیبرال، همچنان ادامه می یابد.
ب: مارکسیسم: مارکس در کتاب ایدئولوژی آلمانی، جوامع اولیه انسانی و بقای آن ها را بر دو محور مبتنی می داند، تولید ابزار و تولید انسان؛ و بین این دو محور برتری ارزشی قایل نیست. اما ایده های بعدی مارکس، و مارکسیسم بعدی، به تدریج برای عرصه تولید ابزار، یعنی عرصه اجتماعی و عمومی، نسبت به عرصه تولید مثل یعنی عرصه شخصی و خصوصی، اهمیت اصلی قائل می شدند و اولی را عمدتا مردانه و دومی را زنانه تلقی می کنند به این ترتیب در این ساختار فکری و عملی هم، اجتماع و طبیعت، عمومی و خصوصی، نمادهای مردانه و زنانه تلقی می شوند در صورتی که هم عرصه تولید ابزار و هم تولید مثل، طی تاریخ پیدایش انسان، عرصه های مشارکت زنان و مردان بوده اند و این گونه تلقی ها، در واقع تحمیل نوعی متافیزیک انتزاعی مردانه است.
اسلام: مطهری هویت زن و مرد را از دو جنس عاطفی و منطقی و مکمل هم می داند؛ دو سرشت کاملا متفاوت که در زندگی همدیگر را کامل می کنند مثلا در خانواده، مرد سرپرست و نان آور است و متعلق به حوزه اجتماعی و زن تیماردار همسر و فرزندان است و متعلق به حوزه خانواده.
به این ترتیب کلیشه نقش های جنسی و هویت های ذاتا متفاوت زنانه و مردانه، همچنان بازتولید می شود. بنابراین می بینیم هر سه نظریه پیش از پیدایش اصلاحات درون آنها به دلیل نقدهای زنان، وجه اشتراکاتی دارند.
1- ماهیت، سرشت و هویت متفاوت برای زنان و مردان و براساس آن، نقش های جنسی متفاوت برای دو جنس قائل شدند.
2- عرصه های زندگی را به دو بخش خصوصی و عمومی تقسیم کردند و هر یک را ویژگی یک جنس پنداشتند.
فمنیست ها با هر نوع تحلیلی که از ماهیت و هویت زن داشته باشند عموما و با تعابیر ذات گرایانه مخالفند و عرصه های گوناگون زندگی را، جایگاه هم زنان و هم مردان می دانند و کارها، وظایف و نقش های مختلف را، حوزه های مشارکت برابر و اختیاری و دلبخواهی انسان ها می دانند و تمام تعابیر محدودکننده و قلمروساز را منشا نابرابری، تبعیض و سرکوب یک جنس علیه جنس دیگر ارزیابی می کنند. آنان تفسیرهای سه ساختار ایدئولوژیک یاد شده را مبتنی بر ساختار اجتماعی و فرهنگی جنسیت (Bender) می دانند که ارتباطی به تفاوت های فیزیکی و بیولوژیک بدن زن و مرد ندارد و در واقع به آن تحمیل می شود و مانع آزادی بدن و روان انسان می شود.
یک روانکاو معروف فرانسوی که در ادامه کار فروید به چشم اندازهای بدیعی می رسد، معتقد است کل فرهنگ پیچیده شده به دور بشر، متعلق به نظم نمادین است. کل چیزهایی که روابط بشر را، قانونمند و تنظیم کرده، نظم نمادین است و آزادی انسان را در گرو آزادی از نظم نمادین می داند. فمنیست ها معتقدند زبان و بسیاری نمادهای متعلق به این نظم، مرد محور است و آزادی زنان، روند آزادسازی از تمام قراردادها، باورها و کلیشه های مردانه است. هویت های رمزگذاری شده از انسان مستلزم حضور در بعد نمادهای قراردادی است و لباس یکی از نمادهایی است که این حضور را معنای بیشتری می بخشد و آن را تثبیت می کند و رمززدایی از هویت کلیشه ای، مستلزم در هم شکستن بسیاری قراین، از جمله الگوی قراردادی لباس است.
تاریخچه لباس متفاوت زنان و مردان، به قدمت پیدایش مردسالاری تاریخی است. از زمان پیدا شدن نهادهای مالکیت خصوصی و خانواده و پیدایش تفکر مالکیت و انحصار بر بدن زن، پوشیدگی بیشتر در زنان مطرح می شود. خود تاریخ لباس و پوشش در انسان، به طور کلی از عصر زمینی شدن انسان آغاز می شود که به آن خواهم پرداخت.
همانطور که قابلیت زایش زنان، باید در اختیار و کنترل و تملک مردان قرار می گرفت، بدن او نیز. بنابراین بدن زن باید از نگاه مردان دیگر پوشیده نگاه داشته می شد تا در انحصار باقی بماند.
و به این ترتیب لباس متفاوت و پوشیده تر برای زنان، در این زمان معنای گسترده تری می یابد. خود زنان حافظ بقای نسل و از این رو تداوم دهنده ارزش های قومی، نژادی، ملی، سنتی، اخلاقی، ایدئولوژیکی و بسیاری وجوه دیگر نظم نمادین فرهنگی می شود. پس مسئله بقای همه این عناصر به زن، هویت او و نمادهای این هویت و از جمله لباس منوط می شود. لباس زن ترک و ترکمن، لباس زن اسپانیایی و ایرلندی، لباس زن سرخپوست و اسکیمو، لباس زن یهودی و مسلمان، از این رو اهمیتی نمادین می یابد به این ترتیب، مفهوم زن به خانواده، شرافت، ناموس و اخلاقیات گره می خورد و معیارهای دوگانه ارزشی و اخلاقی برای زنان ساخته می شود. زن لکاته و فاحشه برای ارضای میل جنسی مردان و زن اصیل و باکره برای ایفای نقش همسری و مادری، در پوشش زیاد و حجاب متعلق می شود و از سویی دیگر مفهوم حجاب و اندرونی به هم گره می خورند، جایگاه زن در عرصه خصوصی، خانواده و اندرونی است پس هر گاه اجباری به میان آید که زن از خصوصی یا اندرونی به عمومی (اجتماع) گام نهد، پوشانیدن او در حجاب حضور او را در اندرونی حتی به رغم بودن در خیابان و اداره و مدرسه و دانشگاه و محل کار تامین می کند.
برهنگی اغازین آدم و حوا؛ برهنگی همه موجودات در طبیعت، رانده شدن انسان از بهشت طبیعی اولیه، پوشش اولیه، ایجاد لباس به مثابه حجاب بین آدم ها و حاجب بین انسان و طبیعت، از خود بیگانه شدن انسان از خود و دیگری و طبیعت، فرهنگ، تمدن و پوشیدگی، لزوم رهایی از بعد نمادین فرهنگ و بازگشت نمادین یا واقعی به زندگی عادی، نفی انواع حاجب ها و بازگشت به خویشتن خویش و طبیعت. واقعی و نمادین در کنار هم، آفرینش نمادهای نوین علیه نمادهای گذشته و پیدایش نمادهای فراجنسیتی و فراکلیشه ای، شروع سرمایه داری و کالا شدن هر چیز، کالا شدن انسان و نیروهای او، کالا شدن بدن و ذهن زن و اسارت زن در قید آرایش و مد. پیدایش نگاه شهوانی مردانه در فرهنگ و در هنر. زنی که پیش از این یک جنس بود و برای مصرف شخصی حال به عرصه اجتماعی متعلق می شود؛ پیدایش تجزیه فاجعه جنسی که باز هم پیش از آن در اشکال ابتدایی و سنتی آن وجود داشت و جهانی شدن تجارت زنان که البته در ابعاد وسیع تر به کالا شدن بدن انسان می انجامد چه زن و چه مرد، چه کودک و نوجوان و چه بزرگسال، و ایجاد فرم گرایی مبارزه زنان برای آزادی لباس و حجاب در غرب و شرق. زنان در غرب، طی دو قرن اخیر ابتدا علیه دست و پا گیر بودن لباس و برای لباس کمتر و سبک تر (وزن لباس زنان در آن ایام به چند کیلو می رسیده است) مبارزه کردند . سپس علیه کلیشه های اجباری از لباس زنانه؛ مثلا در دهه هفتاد میلادی برخی فمنیست ها برای شکستن قرارداد اجباری لباس، فقط کت و شلوار یا لباس های مردانه دیگر می پوشیدند و برخی مردان طرفدار این نهضت دامن.
این تظاهر واکنشی بود علیه استبداد و اجبار که مدت زمانی بعد، به کنش هایی آزادانه و اختیاری تبدیل شد که متناسب با هویت های پیوندی و انتخابی، هر کس هر چه می خواست بر حسب میل خود می پوشید.
و در ایران در راستای آفرینش معیارهای اخلاقی، انسانی فراتر از تقسیم بندی های جنسی. در گذشته های دور زنان عارف که حجاب را حاجبی بین زنان و مردان جویای حقیقت و سالک می دانستند، همواره حداقل در محیط های خاص خود از روش حجاب کمتر استفاده می کردند. نمونه زنان عارف در زمان ابن عربی و بایزید بسطامی و برداشتن حجاب زمان قره العین. تا زمان عصر مشروطه و پس از آن که درخواست لغو حجاب اجباری داشته اند، تا سال 57، 58 و 59 که تظاهرات چند ده هزار نفری انجام دادند و علیه داشتن حجاب اجباری در محل کار، مدرسه و دانشگاه و خیابان معترض بوده اند تا سال های شروع جنگ و فشارهای مختلف که مجبور به سکوت شدند و باز حرکت ها و اعتراضات جدیدتر و جدیدتر.
چند ماه پیش کانون اجتماعی اروپا؛ طرح نقد بی حجابی اجباری در مدارس دولتی فرانسه، توسط گروه هایی از فمنیست ها و دیگر مردمان، مطرح شد و این طنز تاریخی موقعیت زنان در نظام های اجباری مردانه؛ در این سوی جهان، مبارزه علیه اجبار حجاب و در آن سو علیه اجبار بی حجابی. درست مثل فرضیه فرزند آوری اجباری زنان اجبار به داشتن فقط یک فرزند در کشور چین و تعدد فرزندان در کشورهای سنتی. نقض و رد تاکید بر زندگی شخصی زنان و داشتن اجباری حجاب و پوشش تعیین شده در جامعه، فرزند داشتن یا نداشتن اجباری و لب کلام اعمال سلطه و کنترل بر ذهن و بدن زنان در تمایلات عاطفی و جدیش.
و پایان سخن قلمروسازی و تمایزگذاری بین فعالیت های مختلف انسان ها در عرصه های گوناگون زیست آنها و ایجاد آزادی های مختلف ساخته ذهن مردانه و متافیزیک سلسله مراتبی ضد منطق بیگانه کننده از خود و دیگری و طبیعت و حاصل فرهنگی سلطه گر و اقتدارگرایانه که با ارزش بیشتر بخشیدن به عرصه ای به قیمت پول و کوتاه کردن عرصه ای دیگر و استثمار انسان از انسان را از اطراف پایه گذاری کردند و استعمار شده ها و سرکوب شده ها آزادی و رهایی خود را با شکستن تمام قراردادها و ساختارهای تعیین شده و آفرینش هویت ها و اختیارهای نوین به ارمغان خواهند آورد.
علاسوند:
در بسیاری از پژوهش ها و تحقیقاتی که به مسائلی در خصوص بحث حجاب یا هر موضوع دیگری به خصوص جریان مدافع حقوق زنان به آن می پردازد در سایه چند قضاوت و یا پیش داوری یا فرضیه معین یا اعتقادات گوناگون تمام مسائلی که حول و حوش این مقوله تبیین می شود تحلیل می شود مثلا اگر بنا هست به خانواده، ازدواج، الگوی جنسیت در محیط آموزشی، مقوله حجاب پرداخته شود همه در سایه آن گزاره ها تبیین می شود و این ما را از یک الگوی واقع بینانه دور می کند. مثلا در تمام تاریخ به نوعی رد پای دفاع از حق خویشتن را ملاحظه می کنیم در تمام تاریخ زنانی بودند که از حقوق انسانی خودشان دفاع کردند ولی ادعای من این است که اگر فمنیست ها به این جریان بپردازند تمام آن فعالیت ها به نام فعالیت های زن گرایانه با آن تصور و تعلق خودش و به نوعی به نفع خودش مصادره می شود.
در رابطه با مقوله دیدگاهی که در رابطه با بحث حجاب مطرح است البته در قبال فرمایشات خانم خراسانی چندین بار به آن اشاره شد این است که جریانات رادیکال فمنیست به نوعی در بن مایه های دیدگاههای چپ بودند و باید در نظر داشت که مسئله ستیز زن و مرد که تا قبل از آن در محدوده خانواده مطرح شده بود و نهاد خانواده به عنوان نهاد موثر برای به زیر ستم کشیدن زن معرفی می شود توسعه داده شد. البته تعبیر جنگ را در این مورد نباید به کار برد اگر چه چنین تعابیری در این موضوع در دست است اما نباید آن را به مقابله ای که بین زن و مرد به صلح نخواهد انجامید تبدیل کرد یعنی دعوا را بنیادی تر و ریشه ای تر را مطرح کرد، طبیعتا در سایه همچون تعریفی تمام نظام های شکل گرفته به طوری قهر طبیعی یا یک برنامه ریزی همه تصمیم گیرنده ها و گروه های کلان سازمان دهنده ها مردان بودند در تمام عرصه های زندگی زنان را به زیر ستم کشیدند می تواند نهاد خانواده هم مشمول این حرف باشد که می توانست تمام آن چیزی که برای زن ها شکل قانون پیدا کرده تحت این تفسیر دربیاید من در مجموع با هر آنچه که این دیدگاه به آن رسیده مخالف نیستم به این معنا که اعتقاد داشته باشم که در زمین بهشت برینی برای زن ها وجود داشته باشد که تفکری با سابقه بلند به نام فمنیست به وجود آمده و می خواهد به دروغ وضعیت زن ها را نابهنجار معرفی کند. طبیعتا این حرف خیلی غلط است هر عنصری که بخواهد در مباحث زن ها تحقیقات جزئی داشته باشد وجود ستم هایی که قطعا برخی از آن ستم ها به حس مردسالاری یا برتری جنس مرد مربوط می شود می بیند یعنی حسی که در مردها وجود دارد و یا در بعضی از آنها وجود دارد و می تواند منشا نهادینه شدن ستم ها در مورد زن ها شود؟ می تواند این بحث به بحث حجاب هم گره بخورد یعنی بتواند این گونه می شود که عده ای بحث حجاب را یا بحث پوشش را دستاویز ایجاد نحوه دیگری از ارائه سلطه بر زن ها قرار می دهند این ممکن است. اما خط تمام این مباحث در تمام این عرصه ها به نظر من از ابعاد پژوهشی این جریان است ما در بحث حجاب می توانیم دقیقا در بررسی تاریخی خودمان هم بپردازم به این که اقوامی بودند که بحث حجاب در آنها غلیظ مطرح شده منظورم از غلظت بحث حجاب یعنی به گونه ای که بحث حجاب را با مسائلی مثل اندرونی و چیزهایی از این قبیل می تواند گره بزند یعنی این که زنها باید به هر دلیلی به افسار کشیده شوند یا تفکراتی از این زشت تر. که به هر حال در برخی آیین های یهود وجود داشته که به خصوص ثابت می کند که در برخی از ادیان زیست طبیعی زن ها زیر سئوال می رفته و زن ها موجودات پلیدی دانسته می شدند و انزوای آنها کم کم به غلظت بحث حجاب در آیین یهود انجامید و اما در عین حال چرا رای ثابتی در بحث حجاب اختیار نمی کنیم این برای من عجیب است. به عنوان یک زن به عنوان کسی که با چیزی به نام حجاب درست از اولین سنین جوانی یا اخرین سنین نوجوانی زندگی و خو کرده و در عین حال تمام آن چیزی که به آن موفقیت می گویند تحصیلی، شغلی، تکاپوی اجتماعی و فعالیت های دیگر را در حد خود پرداخته چرا این گزینه ثالث را در بحث حجاب به آن توجه نکنیم. تعبیری در فرمایشات شهید مطهری هست که من سفارش می کنم دوستان مجددا این کتاب را بازبینی کنند ایشان می فرمایند: آن نحوه از پوششی که باعث شود زنها به طور کامل ازاجتماع فاصله بگیرند . حتی ایشان می فرمایند که اگر استفاده از روبند پوشش کامل قرص صورت برای زنها در دین اسلام واجب بود این طبیعتا به تعطیلی بخشی از هویت اجتماعی آنها مبدل می شد این واضح وروشن است ولی وقتی همچنین چیزی نیست یعنی حد وسطی برای حجاب در نظر گرفتند برای میزان حداقلی برای حجاب چرا ما به بحث حجاب به گونه ای تحقیر آمیز نگاه بکنیم؟
چیزی که بعنوان یک نقطه بنیادی در صحبت خودم ذکر می کنم و فمنیست از آن فرار می کند حداقل برخی از جریانات فمنیست به شدت از آن فرار می کنند این است که زنها به عنوان ابژه جنسی شناخته شوند این مطلبی است که اساسا به جز درصد خاصی از زن ها که شاید در اثر تماس های مکرر با رفتارهای ناهنجار جنسی عادت کردند و آن شان انسانی خود را از دست داده اند باقی زن ها از این که از اولین مواجهه و تلقی آنها به عنوان یک وابسته جنسی برخورد شود تنفر دارند یعنی قبل از آن سعی دارند و دلشان می خواهد هویت انسانی آن ها باز شناخته شود. اگر اینجا یک راهکار برای خروج زن ها از این منظور باشد به نظر من اتفاقا مدل مترقی برای حضور اجتماعی زنان هست این نکته حائز اهمیت است شاید به همین جهت باشد که حجاب در رویکرد اخیر پست مدرن در جریان فمنیست در نیم قرن اخیر حضور در جامعه فمنیست جریان دارد شخصیت هایی در بین روشنفکران اعتقاد دارند درآمدی که از مسیر ساخت لوازم آرایشی به جیب سرمایه داران که شاید عوامل ان مردان باشند سرازیر می شود باعث می شود که زن ها همواره به به عنوان یک موضوع جنسی باقی بمانند چون باید مصرف کننده این لوازم به این حد و شدت و وفور وجود داشته باشند فرهنگ ما این است که باید زن ها علیه استفاده از این لوازم آرایش قیام کنند تا این که از این موضوعیت خارج شوند. من نمی خواهم بگویم که مدافع این صنعت ها یا بحث هایی از این قبیل هستم ولی می خواهم بگویم که جریانی زنان را به تکاپو و دفاع از هویت خودشان کشانیده حتی اسم آن جریان می تواند فمنیست باشد که در دو قرن پیش خاستگاه آن در غرب که بیشترین انگیزه آن بوده که از این جهت خود را خارج کند نه این که اصلا تمایلاتش ملاحظه نشود نه قبل از این که به عنوان چنان موضوعی دیده شود به عنوان انسان دیده شود.
به نظر من طرح بحث حجاب قبل از این که به جهات دیگر مثل ایجاد امنیت اجتماعی یا طهارت قدسی در زن ها بپردازد قبل از تمام این ها می تواند به چنین رویکردی نه از نگاه طبیعت که از نگاه عقلایی انسان ها مورد تایید منصفانه قرار بگیرد. یعنی مثل بسیاری از اسباب و وسایلی که از آنها می توان ناروا و نادرست استفاده کرد می شود از انها به طور صحیح هم استفاده کرد آن جریان حجاب را در یک روند درستی قرار بدهیم. اگر بحث حجاب در این جوی که عرض کردم یعنی کف حجاب یعنی حداقل از حجاب را نپذیریم طبعا دو گزینه در اختیار داریم یکی فروگذاری از حداقل آن یعنی بی حجابی یکی هم پذیرفتن شدت بحث حجاب اولی که حجاب نیست و دومی هم قطعا مورد قبول اسلام نیست و اسلام بخش معینی از حجاب را ارائه می دهد.
در مسائل زناشویی هم نوع نگاه دو طرف به مسئله متفاوت است وقتی زن ها با این مسئله مواجه شوند که برداشت طرف مقابل آنها از این مسئله کاملا جنسی و لذت جویانه است شاید مفنون شوند. این که انسان در این رابطه می بیند که در بین رمان ها هم زنان به رمان های عاشقانه علاقمند هستند و مردان خیر همه حاکی از این است که در طبیعت این دو جنس تفاوتی وجود دارد که اگر آن تفاوت برنامه ریزی و ساماندهی نشود قطعا به مشکل برمی خورد. آن وقت مسئله ما این است که ما در مجموع حیات انسانی ببینیم بی بند و باری یا چیزهایی از این دست که از جانب زن ها تامین می شود رواج می یابد چون بدن زن یک جاذب است و در مجموع این نگاه صرف نظر از این که برای جامعه انسانی مضر است برای زن ها مضرتر است . من فکر نمی کنم این ناشی از یک تعصب زنانه باشد یا شاید یک نگاه پست مدرنیسم فمنیسم من به قضیه اتفاقا با یک نگاه متفاوت نگاه می کنم که در خلال بحث به آن خواهیم پرداخت.
— من از خانم خراسانی یک سئوال داشتم؛ فرض کنیم که در جامعه ما هیچ اجباری به بحث حجاب وجود نداشته باشد حالا یک انسانی چه مرد و چه زن اجازه دارد تا فلان حد از پوشش را داشته باشد آن حد از نظر شما چقدر است؟
خراسانی: تمام بحث من حول نفی اجبار به قرارداد برای لباس است یعنی این که در یک کشوری قانون و شارع تعیین می کند که یک رفتار خاصی در سطح جامعه حد حجاب را تعیین کند. این در واقع اشکال همه انسانها در آن جامعه است بحث من این است که لباس باید به عنوان یک آزادی انتخاب در نظر گرفته شود و هیچ قانون و قراردادی نباید بر انسان ها حکم کند که این لباس را بپوشید یا نپوشید حتی در بحث اسطوره ای از لباس من اشاره کردم که انسان در ابتدا بخشی از طبیعت بوده و مثل بقیه موجودات هیچ حاجبی بین انسان و طبیعت وجود نداشت و حاجب لباس به تدریج در این بین زاده شد و بحث بر سر این حاجب یک بحث عمیق و فراگیر و جهانی است و فقط مربوط به جامعه ما نیست بنابراین این جور بحث ها باید در یک نوع فرم های اجتماعی در سطح ملی و جهانی به گفتگو و مناظره دربیاید به هر حال این گفتگوها و مناظره ها و گفتمان ها به طور آزاد و در شرایط غیرسلطه گرایانه باید اجرا شود و هر جامعه یک حد برآیندی از این تعامل ها و گفتگوها را انتخاب کند یعنی برای مثال در یک جامعه دو گروه هر کدام به حد خاصی از لباس اعتقاد دارند در آن جامعه نباید هیچ دستور کلی برای حجاب وجود داشته باشد. آن وقت آن جامعه جامعه ای می شود که هر کس متناسب با معیارهای خودش حدی از لباس را می پذیرد و آن را اعمال می کند. اگر نظر من را بخواهید نظر من دستور ندادن و تبیین نکردن کلی و جهانی و یا در سطح کشور در بحث لباس است.
–منظور من این است که اگر حد جامعه هیچ لباسی را نپذیرد این از نظر شما هیچ اشکالی ندارد؟
خراسانی: من به عنوان تجربه ذکر می کنم که در بعضی جوامع بعضی انسان ها در مناطقی که مربوط به خودشان است بی لباسی را تایید می کنند و آن را اعمال می کنند.
علاسوند: من توضیحی در مورد فرمایشات خانم خراسانی بدهم به نظر من ما در رابطه با پی گیری مسئله لباس باید اسناد متقنی داشته باشیم که حتما جوامع اولیه جوامع بدون لباس بوده اند. در واقع اگر کسی ابتدای خلقت و ابتدای بشریت را بتواند نگاه کند این امر مبتنی بر یک سری مبانی هستی شناسانه است طبیعتا در بحث حجاب باید بک مبانی خاص و توافقی شروع بشود تا مناظره به جای مناسبی برسد. در واقع شاید در بحث حجاب طرفین در دو خط موازی حرکت کنند و این باعث می شود که به نقطه توافقی نرسند. اگر کسی مفاهیم هستی شناسانه را بپذیرد و بپذیرد که خلاف نظریه تکامل اقوام خلقت از چیزی به نام هستی خداوند شروع شده است طبیعتا قرآن را نیز که به عقیده مستشرقین و اسلام شناسان سندی است که دست نخورده باقی مانده قبول دارد در جایی قرآن در داستان آدم و حوا مسئله لباس را یک مسئله فطری بیان می کند یعنی قرآن به عنوان یک نماد، اسطوره و یا یک واقعیت بیان می کند که وقتی آدم و حوا به عنوان دو نماد از بشر تمایل به زمینی بودن پیدا کردند و به تعبیری نان خور شدند و با این کار الصاق و اتصال به مادیت پیدا کردند عرفان یافتند که برهنه هستند و خود را پوشاندند و این کار آنها طبیعی بود. البته از نقوشی که باستان شناسان در غارها پیدا کردند چنین برمی آید که انسان های نخستین پوشش داشته اند یعنی میل به پوشاندن عورت از همان نقوش در بین انسان ها بر می آید و اگر از منظر روان شناسی هم به این نتیجه برسیم که زن نسبت به مرد به قسمت بیشتری از بدن خود این حس را دارد طبیعتا رد پای پوشش یا حجاب بیشتر را برای زن ها می یابیم.
ما در بحث حجاب و پوشش سه دسته جامعه را باید بررسی کنیم جامعه ایرانی قبل از انقلاب که بسیاری از زنان پوشش را در حدی یافتند که توانستند به سطح معقولی از مشارکت های اجتماعی دست پیدا کنند جامعه ای که در آن مشارکت اجتماعی زنان چیزی قریب به صفر است و یا جوامع کاملا باز. ما باید ببینیم که در تمام این جوامع وضعیت زنان در جامعه در حد مطلوبی است یا خیر؟ و در کدام یک وضعیت آن ها بهتر است. یعنی اگر ما بخواهیم از آیین و دین و مفاهیم هستی شناسانه دینی وارد شویم طبعا باید از تجارب بشری در این رابطه استفاده کنیم.
در رابطه با سئوالی که از خانم خراسانی پرسیده شد من فکر می کنم این سئوال بی جواب ماند یعنی ایشان قبول دارند که در هر جامعه ای هر چیزی بنا به اختیار افراد باشد؟ شاید گفتن این سخن در شرایطی که ارتباط جوامع با یکدیگر محدود بود کم هزینه تر بود ولی در حال حاضر که ما غرق در صنعت ارتباطات هستیم آیا رفتار اجتماعی که در یک جامعه شکل می گیرد در همان جامعه محصور خواهد ماند یا قابل تسری است؟ طبیعتا می بینیم که رفتار انسان ها به خصوص در شرایط فعلی اصلا در سطح جامعه محدود نخواهد شد. اگر قرار است ما از بحث اجبار اجتماعی بحث کنیم من می گویم چرا حجاب هر جامعه ای برای ایجاد نظمی که در نظر دارد برنامه و قوانینی دارد پس ما باید همه این قوانین را نقد کنیم. اگر مبنا مفرطانه بر اساس حقوق انتخابی انسان هاست بسیاری از حقوقدانان و فلاسفه بزرگ اساسا معتقدند که نمی شود حقوق انتخابی و بحث تسلط انسان بر خویشتن خویش را بدون تعهدات اخلاقی پذیرفت یعنی هر جامعه ای میزان مشخصی از تعهدات اخلاقی را قبول می کند و گرنه جوامع در یک نظم اجتماعی نمی توانند سامان پیدا کنند. اگر جامعه ای مثل ایران برای ایجاد نظم اجتماعی حجاب را اجباری می کند ما باید یک پله قبل از این را بررسی کنیم که آیا حجاب برای حضور در اجتماع لازم است؟ میزان استاندارد آن چقدر است؟ و این چیزی که از این نظر کمتر به آن پرداخته شده است و از نگاه بررسی ثمراتی که بحث حجاب و پوشش می تواند برای جامعه انسانی داشته باشد.
خراسانی: من وقتی مطالعات جنسی بررسی می کردم می دیدم بیان شده که رخداد جنسی در مردها کنترل ناپذیر است و غریزه جنسی در آنها به مراتب بیش از زن هاست و به همین دلیل نگاه جنسی مرد به بدن زن متفاوت است و این تفاوت در غریزه جنسی بین زن و مرد در واقع منشا نابرابری در پوشش قرار گرفته است. تمایلات جنسی در انسان از شکل غریزی و اولیه اش که برای بقا بوده مثل بقیه موجودات، درآمده یعنی عنصری به نام فرهنگ و تمدن این موضوع را طبیعت زدایی کرده . برای مثال در بعضی آیین ها و دین ها چندهمسری برای مرد مجاز است و برای زن خیر و این در واقع یک ساختار فرهنگی است که متناسب با فهم آن جامعه که مردانه است شکل گرفته و همین فرهنگ است که میزان پوشیدگی بیشتر را برای زنان مشروع می کند.
آن اخلاقیاتی که خانم علاسوند به آن اشاره می کنند من نوع دیگری از آن را مد نظر دارم که بر اساس آن مرد و زن نگاهشان به هم یک نگاه جنسی نباشد و به لحاظ اخلاقی به تعالی و پالایشی برسند که فقط در یک ارتباط عاشقانه و دوستانه به بدن هم نگاه کنند اگر ما به چنین اخلاقیاتی دست پیدا کنیم آن وقت لازم نیست زن و مرد را لای انواع لباس ها بپوشانیم و من از چنین دیدگاهی حمایت می کنم و معتقدم که دیدگاه جنسی مردان و زنان کاملا با فرهنگ هر جامعه ساخته می شود.
در مورد انواع اجبارها مثلا در همین کشور خودمان اسب سواری برای قبایل ترکمن یک ورزش بسیار محبوب و سنتی است اما زن ترکمن به خاطر لباس دست و پاگیرش به راحتی نمی تواند اسب سواری کند بحث من این است که اگر لباس به عنوان مانع و به اصطلاح در بسیاری فعالیت ها دست و پا گیر است چرا باید باشد؟ چرا زن ترکمن نتواند مانند مرد ترکمن لباس مناسب سوارکاری بپوشد؟ در حال حاضر این گونه اقدام هاست که آزادی عمل و اختیار را می گیرد و نوعی تبعیض اجتماعی به شمار می رود. در هر حال من فکر می کنم صرف نظر از این که گاهی احساساتی می شویم فرصت را به بحث بگذرانیم.
علاسوند: خب نظر خانم خراسانی این است که مسئله نگاه زن و مرد به ارتباط جنسی یکدیگر تحت تاثیر فرهنگ و تمدن هر جامعه متفاوت است. یعنی زن و مرد در مقابل متغیرها و عوامل فرهنگی شان شرطی شدند و رفتاری که یک زن نشان می دهد با رفتاری که یک مرد نشان می دهد متفاوت است من فکر می کنم این بحث پیش از آن که به استدلال نیاز داشته باشد به تجربه شخصی نیاز دارد من می خواهم بدانم آقایانی که در این جلسه حضور دارند واقعا صرف نظر از هر چیزی آیا احساساتشان در این زمینه تحت تربیت اجتماعی به وجود آمده؟ طبق فرآیندی که ما اسمش را بلوغ اجتماعی می گذاریم احساسات شکل می گیرد که این احساسات با احساساتی که در فرآیند بلوغ دختران شکل می گیرد متفاوت است. البته من یک نقطه وفاق با خانم خراسانی دارم و آن هم این است که ما به طور کلی در آموزش دادن آن بحثی که مربوط به عفاف می شود مرتکب یک غلط تربیتی بزرگ هستیم و آن این که زنان را بیش از حد خویشتن دار بار می آوریم آنقدر که خویشتن داری آنها به نام عفت تبدیل به به وجود آمدن یک روحیه انزوای مفرط در دختران می شود که اعتماد به نفس بسیاری از آنها را می گیرد و در عین حال یک آزادی عمل بسیار به پسرانمان می دهیم که روحیه جسارت در آنها که شاید دارای زمینه های هورمونی و ژنی هم باشد بسیار بالا می رود بیش از آن که در حال طبیعی می توانست شکل بگیرد. من همیشه می گویم خانمی که در یک تاکسی می نشیند بیشتر دقت رفتاری به خرج می دهد تا آقایی که کنار دست او نشسته است و این تحت تاثیر تربیت است. برای این که ما به عنوان مادران و مربیان اجتماعی در تبیین مقوله عفت بیش از حد جنسیتی عمل می کنیم در حالی که رفتار جنسی یک رفتار کاملا
چرا پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» بهترین انتخاب برای ارائههای شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، ارائهای جذاب و حرفهای میتواند تأثیر بزرگی در جلب توجه مخاطبان داشته باشد. فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با طراحی منظم، زیبا و استاندارد به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شیوهای خیرهکننده و اثرگذار ارائه دهید. این فایل با جزئیات دقیق و ساختار حرفهای، ابزاری مطمئن برای موفقیت در ارائههای شماست.
ویژگیهای برتر فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن»:
- طراحی بینقص و خلاقانه: تمام جزئیات پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با دقت طراحی شدهاند تا نیازهای ارائههای تخصصی شما را برآورده کند.
- ساختاری ساده و منظم: محتوا در پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» به گونهای سازماندهی شده که بهراحتی خوانده شود و مفاهیم به صورت شفاف انتقال یابد.
- جلوههای بصری منحصربهفرد: استفاده از رنگهای هماهنگ و گرافیکهای حرفهای، فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» را از سایر فایلها متمایز میکند.
- کاربرد گسترده: پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» برای جلسات کاری، پروژههای علمی و حتی تدریس بسیار مناسب است.
- امکان ویرایش آسان: پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» به شما اجازه میدهد تغییرات دلخواه خود را با سرعت و سهولت اعمال کنید.
چطور با پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» بهترین نتیجه را کسب کنید؟
برای داشتن یک ارائه حرفهای و بدون نقص، کافی است پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» را دانلود کرده و به کار ببرید. این فایل آماده به شما امکان میدهد که تنها با چند کلیک ساده، اسلایدها را مطابق نیاز خود تغییر دهید و از طراحی حرفهای آن بهرهمند شوید.
انتخابی عالی برای همه کاربران:
فرقی نمیکند که دانشجو، مدرس یا متخصص باشید؛ پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی ساده و حرفهای ارائه دهید. با صرفهجویی در زمان، کیفیت ارائه شما ارتقا مییابد و مخاطبان تحت تأثیر قرار میگیرند.
چرا به ما اعتماد کنید؟
پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» با توجه به نیازهای واقعی کاربران طراحی شده است. تیم ما با بررسی بازخوردها محصولی ارائه کرده که از نظر محتوا و طراحی بینقص است. ما تضمین میکنیم که فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» شما را ناامید نخواهد کرد و در صورت نیاز، پشتیبانی کامل ارائه میدهیم.
همین حالا فایل پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» را دانلود کنید:
اگر به دنبال ارائهای متمایز، حرفهای و تأثیرگذار هستید، پاورپوینت حجاب، پرسش ها و پاسخ ها ;گزارش مناظره اي در موضوع «حجاب و پوشش زن» همان چیزی است که نیاز دارید. فرصت را از دست ندهید و همین حالا آن را دریافت کنید تا یک تجربه خاص و فراموشنشدنی داشته باشید.
شماره پشتیبانی برای ارسال اس ام اس : 09054791747