ارائهی پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني شامل 120 اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني :
سیدمحمدحسن طباطبایی میرجهانی
محمدحسن میرجهانی (1280ش ـ 1371 ش) دانشور آسمانی که در این مقاله به بررسی زندگانی ایشان میپردازم.
فهرست مندرجات
1 – زادگاه
2 – سلسله نسب
3 – نیاکان نامدار
4 – ولادت
5 – به سوی اصفهان
5.1 – مقام علمی وی
6 – اقامت در نجف اشرف
7 – در جوار آستان قدس رضوی
8 – فعالیتهای تبلیغی
9 – قله فضل و فضیلت
9.1 – حفظ شعائر دینی
10 – آثار و تالیفات
11 – سرودههای سبز
12 – کرامتها
13 – اثبات سیادت
14 – کوچ ابدی
15 – پانویس
16 – منبع
زادگاه
جرقویه یکی از نواحی استان اصفهان است که در زاویه جنوبی متمایل به شرق شهر اصفهان واقع شده است و شامل دو بخش علیا و سفلی میباشد. در شهریور 1369 بخش جرقویه به مرکزیت آبادی نیک آباد مشتمل بر دهستانهای جرقویه، علیا، وسطا، سلقا و رامشه تشکیل شد. مسجدی کهن که به دوران صفویه تعلق دارد، امامزاده اسماعیل و نیز امامزاده سعید از آثار تاریخی و مذهبی این منطقه است.
در تیر 1374 ش نام بخش جرقویه به جرقویه سفلا تغییر یافت و این بخش با دو دهستان سفلا و وسطی تشکیل شد. بخش سفلی حدود 20000 نفر سکنه دارد و مرکز آن یعنی آبادی محمد آباد در سال 1380 ش به شهر تبدیل گردید. امامزاده عبدالمظفر در روستای سیان، مسجد جامع در آبادی پیکان و چندین قلعه قدیمی از مواریث فرهنگی این منطقه به شمار میروند.
[1] جرقویه سرزمینی ناشناخته بر کران کویر، علی شفیعی نیک آبادی، ص48.
[2] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج71، ص10.
[3] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج71، ص49.
[4] دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج10، ص204-202.
سلسله نسب
سید محمد حسن میرجهانی از سادات طباطبایی است که اجدادش در قرن سوم یا چهارم هجری به اصفهان مهاجرت کردهاند. ابوالحسن شهاب الدین علی فرزند ابن طباطباکه طبع شعر داشت، در اصفهان اقامت گزید و در اواخر نیمه دوم قرن سوم هجری با فاطمه دختر ابوعلی احمد بن محمد رستم مطیار قرشی (حاکم اصفهان) ازدواج کرد. ابوعلی احمد موقعیت اجتماعی فوقالعادهای در اصفهان به دست آورده و از تمکن مالی برخوردار بود. املاک فراوانی را در زواره و اطراف اصفهان وقف نوادههای دخترش فاطمه کرد. این شخصیت که جد مادری میرجهانی میباشد، مشاهیر شیعه و دانشوران محدث را مورد حمایت جدی قرار میدادچنان که سلیمان احمد طبرانی صاحب معجم کبیر و اوسط و صغیر و کتابهای حدیثی دیگر وقتی در سال 310ق به اصفهان مسافرت کرد، مورد استقبال احمد مطیار قرار گرفت و تا حیات داشت از مواجب ویژهای بهرهمند شد. در هر حال شهاب الدین که جد نوزدهم میر جهانی است، از طریق زیر نسبش به امام حسن مجتبی علیهالسّلام میرسد:
شهاب الدین علی فرزند ابوالحسن محمد فرزند فتوح الدین احمد (ابن طباطبا) فرزند محمد، فرزند احمد رئیس (ابو عبدالله یا ابوعباد) فرزند ابواسحاق زین العابدین ابراهیم طباطبا فرزند اسماعیل دیباج فرزند ابراهیم غمر فرزند حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی که با فاطمه دختر امام حسین علیهالسّلام ازدواج کرد، میباشد.
[5] منتهی الامال، محدث قمی، ج1، ص574.
[6] مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص127.
[7] مقدمه رجال سید بحرالعلوم، ص18-17.
[8] تهذیب الانساب، عبیدلی، ص79.
[9] عمده الطالب، ابن عنبه، ص173.
[10] تاریخ اردستان، رفیعی مهر آبادی، ج1، ص171.
نسب سید محمد حسن میرجهانی از طریق زیر به شهاب الدین علی میرسد:
محمد حسن طباطبایی میر جهانی محمد آبادی جرقویهای اصفهانی، فرزند علی فرزند قاسم، فرزند علی فرزند جعفر، فرزند زین العابدین، فرزند میر مقیم، فرزند میر جهان طباطبایی جشوقانی، فرزند میر افضل، فرزند میرکاظم، فرزند میر سید قاسم قهپایهای، فرزند میر سید محمد، فرزند میر سید قاسم جشوقانی، فرزند میر سید جلال الدین، فرزند میر سید حسن اصفهانی، فرزند ابوالمجد شهاب الدین علی، فرزند ابوهاشم، فرزند حمزه فرزند ابوهاشم طاهر، فرزند شهاب الدین علی.
[11] تهذیب الانساب، ص80.
[12] مقدمه رجال سید بحرالعلوم، ص14.
[13] شاخهای از سادات طباطبایی، سید حسن فاطمی، ص28.
[14] السبیکه البیضاء، میرجهانی، ص24.
نیاکان نامدار
یکی از حوادث اسفناک در تاریخ ایران، یورش افغانها به ایران و محاصره اصفهان توسط آنان میباشد. در طول هفت ماه و بیست و سه روز که مرکز دولت صفویه در محاصره افاغنه بود، این شهر دچار قحطی شدیدی گردید، این برنامه از جمادی الاول سال 1134 تا محرم سال 1135 به طول انجامید. افغانها بعد از اشغال پایتخت شاه سلطان حسین صفوی، شیعیان بسیاری را از دم تیغ گذرانیدند و دستهای از مهاجمان، در سال 1136ق با حمله به کوهپایه اصفهان عدهای را به قتل رسانیدند. در جشوقان از توابع کوهپایه دو برادر که از سادات بودند و در محل به دلیری و شجاعت، شهره داشتند، به نامهای میر جهان و میر عماد با متجاوزان درگیر شدند و سرانجام موفق گردیدند آنان را نابود کنند، چون منطقه تحت قلمرو افغانها بود، برادران مذکور شبانه نشانههای سیادت را از خود دور نموده و از جشوقان متواری شدند و تا سالهای زیادی کسی از آنان خبر نداشت. البته افغانها با سادات شیعه خصومتی آشکار نداشتند، بلکه آنان برای این که تغییر قیافه دهند، چنین کردند. بعد از ده سال که هیچ خبری از این مبارزان نبود، بستگانش با یقین به کشته شدن آنها اموالشان را میان وارثان تقسیم و در شجرهنامهها از آنها به عنوان مفقودالاثر یاد کردند.
در سال 1191 ق (حدود پنجاه و پنج سال بعد) دو تن از عموزادههای میر عماد و میر جهان به نامهای میر افضل و میر محمد فرزند میر کاظم جشوقانی و سید عبدالله پسر سید حسن جشوقانی طی سفری گذارشان به حسن آباد جرقویه علیا افتاد و شب به خانه یکی از آشنایان رفتند و آن جا با کربلایی باقر آشنا شدند. وی و پدرش در حسن آباد به دنیا آمده بودند، اما پدر بزرگش معروف به میر عماد جشوقانی بود. میر افضل که از سید عبدالله بزرگ تر بود، درباره میر عماد پرسید. به او جواب دادند که حدود نیم قرن قبل او با برادرش میر جهان به حسن آباد آمدند و خود را جشوقانی معرفی کردند و در این جا به کسب و زراعت مشغول شدند. بعد از یک سال میر عماد ازدواج کرد، وی با برادرش در یک خانه سکونت داشتند، با فوت میر عماد، برادرش میر جهان به جرقویه سفلی مهاجرت کرد و در آن جا تشکیل خانواده داد.
[15] زبده التواریخ، محمد حسن مستوفی، ص185.
[16] تاریخ ایران زمین، مشکور، ص293-292.
[17] السبیکه البیضاء، ص107.
یکی از اجداد میر جهانی سراج الدین قاسم زوارهای کوهپایهای فرزند سید محمد طباطبایی معروف به علامه کوهپایی میباشد. در منابع رجالی از او به عنوان شخصی جلیل القدر، فاضل، محدث ماهر و از فقهای نامدار عصر صفوی یاد کردهاند.
[18] جامع الرواه، حاج محمد اردبیلی، ج2، ص21.
[19] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص67.
وی در کوهپایه (از توابع اصفهان) به دنیا آمد و پس از نشو و نما به اصفهان مهاجرت کرد و با سپری نمودن ایام تحصیل مقدماتی و سطوح، نزد شیخ بهایی درس خواند و از او اجازه روایت نیز گرفت. اگر چه ملا ابوالقاسم فرزند آقا محمد گلپایگانی استادش میباشد، اما همین فرد از علامه کوهپایی اجازه روایت گرفت. او از جمله مشاهیری است که به علامه مجلسی اجازه روایت داد. در اجازه مفصل نویسنده بحارالانوار به شاگردش محمد فاضل مشهدی در سال 1085ق و اجازه مفصل سید نعمت الله جزایری در سال 1096ق و اجازه مفصل حاج محمد اردبیلی 1098ق به عنوان چهارمین استادش، بعد از میرزا رضای نائینی و قبل از محمد شریف رویدشتی آمده است.
[20] اجازات الحدیث، علامه مجلسی، ص240.
[21] اجازات الحدیث، علامه مجلسی، ص300.
این سید بزرگوار تحقیقاتی در علم رجال دارد و شاگردانی فاضل تربیت کرد که این فن و علوم دیگر را از وی اخذ کردهاند، همچون مولی محمد علی بن احمد استرآبادی مؤلف کتاب مشترکات الرجال.
[22] روضات الجنات، خوانساری، ج4، ص410.
کوهپایی آثاری چون تعلیقات فی الرجال، رساله فی البداء، رساله فی الفلاحه تالیف کرد. همچنین بر کتابهای تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه، کافی و کتابهای فقهی، کلامی و اصولی حاشیه زده است.
[23] شاخهای از سادات طباطبا، ص29.
میر محمد سعید طباطبایی فرزند سید سراج الدین قاسم از مشاهیر این سلسله است که تولدش را در سال 1012 و رحلتش را 1092ق ذکر نمودهاند. این عالم و فقیه آثار متعددی در برخی علوم اسلامی چون فقه، کلام و منطق، تالیف کرد که برخی از آنها عبارتند از: مفاتیح الاحکام در شرح آیات الحکام، رساله احیاء الموات، حاشیه بر حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب المنطق تفتازانی. در ضمن کتاب روض الجنان فی حیات الابدان که در زمره آثارش معرفی شده، همان رساله احیاء الموات است.
[24] جامع الرواه، محمد علی الأردبیلى، ج2، ص118.
[25] وقایع السنین و الاعوام، خاتون آبادی، ص537.
[26] الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج1، ص307.
[27] الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج11، ص275.
ولادت
روز دوشنبه 22 ماه ذیقعده الحرام سال 1319 ق (اسفند 1280) سید علی طباطبایی محمد آبادی صاحب فرزندی پسر گردید که او را محمد حسن نامید که بعدها نام جد خود را به عنوان لقب خویش برگزید و به میرجهانی مشهور گشت.
در پنج سالگی به مکتبخانه رفت و طی دو سال تحصیل، تمام قرآن و مقدمات زبان فارسی را فرا گرفت. سپس به یادگیری مقدمات زبان عربی اعم از صرف و نحو پرداخت و بخشی از سیوطی را نزد یکی از فضلای روستای محل سکونت خود آموخت.
[28] گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج2، ص410.
محمد حسن به موازات این کوشش از فعالیتهای ذوقی و هنری غافل نبود. از همان کودکی خط خوبی داشت. یک بار یکی از متمولین اهل جرقویه از وی خواست یک قرآن با خط زیبا برایش بنویسد و برای این کار مبلغ سی تومان دریافت کند. چون وی قرآن را با دقت و جلوههای هنری نگاشت و تحویل داد، مرد ثروتمند به تصور این که طرف حسابش نوجوانی بیش نمیباشد بد قولی کرد و به جای مبلغ معین شده، مقدار قابل توجهی گندم و جو به محمد حسن داد. بعد از مدتی به دلیل خشک سالی، قحطی و کمبود غلات جرقویه را مورد تهدید قرار داد و بهای غله بالا رفت، عدهای از این فضای پیش آمده سوء استفاده کردند و به جای همدردی و همگامی با مردم بلا زده، قیمت مواد غذایی را بسیار بالاتر از حد متداول فروختند و حتی در ازای گندم و جو، طلا و نقره از مردم محروم گرفتند. محمد حسن که گندم و جوها را در انباری قرار داده بود، گفت: «هر کس نیاز دارد، وسیلهای به امانت گذارد و غلات مورد احتیاجش را ببرد.» وی وسایل مردم را هم یادداشت کرد، بعد از سه ماه که شرایط قحطی گذشت، اعلام نمود کسانی که چیزی به امانت نهادهاند، بیایند تحویل بگیرند و در مقابل غلات هم پولی نگرفت. (به نقل از حاج آقا معاری)
[29] دریای نور (عارفی به نام میر جهانی)، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، ص20.
محمد حسن نوجوان بود که غلامعلی، استاد خوشنویسیاش فوت کرد و او از این بابت بسیار ناراحت شد. عصر یک روز جمعه که پیش از روزهای دیگر دلش برای استادش تنگ گردید، بر سر مزارش رفت و آن قدر قرآن، تلاوت نمود که هوا تاریک شد. در این هنگام صدایی که برای آن نوجوان ناشناخته بود، به گوشش رسید که این گونه به وی هشدار داد: «محمدحسن برگرد که مادرت منتظر و نگران توست.» و چون به منزل برگشت، مشاهده کرد که مادرش از تاخیرش بسیار مشوش گردیده است. (به نقل از حاج آقا معاری)
[30] دریای نور (عارفی به نام میر جهانی)، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، ص6.
به سوی اصفهان
محمد حسن برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت نمود و در مدرسه صدر واقع در بازار این شهر اقامت گزید. اگر چه دوری از خانواده و خویشاوندان برایش اندکی ناراحتی به دنبال داشت، اما از این که میتواند در محضر استادان حوزه اصفهان زانوی ادب بر زمین زند و از خرمن معرفت و اندیشه آنان خوشه چینی کند، شادمان بود. سطوح مقدماتی را از شیخ محمد علی حبیب آبادی (شرح حال وی به قلم نگارنده در گلشن ابرار، ج جهارم آمده است) و شیخ علی یزدی آموخت.
شیخ علی استاد برجستهای در شرح لمعه بود و بسیار خوب و متین درس میگفت. او از محله بیدآباد با پای پیاده برای درس گفتن به مدرسه صدر میآمد و در عین کمالات علمی و اخلاقی، از نظر مالی در زحمت بود. با این وجود هنگام تدریس چنان پر حرارت به بیان مطالب میپرداخت که گویی هیچ مشکلی ندارد و در نهایت آرامش به سر میبرد و صدای رسایش در صحن مدرسه طنین انداز میگردید و از این جهت برایش شعری هم ساخته بودند:
واقعا مدرسه صدر صفایی دارد• • • بلبلی شیخ علی نام و نوایی ندارد
[31] مصاحبه با آیتالله ادیب، مجله حوزه، ش 26، ص25.
[32] مصاحبه با آیتالله ادیب، مجله حوزه، ش 26، ص27.
شیخ علی مغنی را هم تدریس میکرد و از صبح تا ظهر بدون استراحت و با همتی فوق العاده چندین درس را بدون کتاب برای شاگردان میگفت و با وجود تواناییهای علمی با فروتنی ویژهای سطح را هم تدریس میکرد. از شهرت علمی و آوازه اجتماعی نفرت داشت و علاقهمند بود گمنام زندگی کند.
[33] مصاحبه با آیتالله حاج سید مرتضی موحد ابطحی اصفهانی، مجله حوزه، ش 58، ص21.
محمد حسن سطوح میانه و عالی را در خدمت اساتیدی چون محمدرضا خوانساری، میرزا احمد اصفهانی و شیخ محمد علی فتحی دزفولی به پایان رسانید و در ضمن به محضر حکیم عارف و فقیه فرزانه آیتالله سید ابوالقاسم دهکردی
[34] شرح حال این عارف والا مقام به قلم نگارنده در گلشن ابرار، جسوم آمده است.
راه یافت و از رایحه معنوی وی در قلمرو عرفان و حکمت بهره مند شد.
[35] روزنامه اطلاعات، سوم بهمن 1381، 22689.
به دنبال آن در درس خارج آیتالله حاج میرزا محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی حاضر شد و هم زمان از حوزه درسی آخوند ملا محمد حسین فشارکی در مدرسه صدر استفاده نمود.
[36] روزنامه جمهوری اسلامی، 28 آذر 1381، ش 6807، ص3.
ملا محمد حسین از علمای بزرگ، فقیه اصولی، ادیب، متکلم و رجالی بود و از بزرگانی چون زین العابدین مازندرانی، حاج میرزا حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی در نجف و سامرا بهره برد. وی از مشایخ اجازه آیتالله مرعشی نجفی میباشد. حاشیه رسایل، حاشیه طهارت شیخ انصاری از تالیفات او میباشد. وی در هشتم ذیقعده سال 1353ق در اصفهان وفات یافت.
[37] ریحانه الادب، مدرس تبریزی، ج2، ص342.
[38] تذکره القبور، سید مصلح الدین مهدوی، ص84.
مقام علمی وی
درباره مقامات علمی این استاد میرجهانی نقل کردهاند: وقتی آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا محمد حسین نائینی به عنوان اعتراض به رژیم حاکم بر عراق به قم آمدند، برخی بزرگان شهرهای دیگر از جمله مرحوم فشارکی برای ملاقات با آنان به قم آمدند، در جلسهای، میرزای نائینی مسالهای را عنوان نمود. ملا محمد حسین فشارکی مطالبی بیان کرد که آیتالله نائینی با شگفتی گفت: «آخوند کهنه ملایی است! » مرحوم فشارکی استفتائات فراوانی داشت و خیلی سریع به سوالات فقهی مردم پاسخ میداد و این ویژگی بیانگر تسلط فوق العادهاش بر فقه میباشد و به قول خودش مباحث فقهی در سینهاش بود.
[39] مصاحبه با آیتالله حاج شیخ حیدر علی محقق، حوزه، ش 53، ص54.
میرجهانی در ایام تحصیل در مدرسه صدر اصفهان به رغم موفقیتهای علمی و آموزشی، با مشکلات اقتصادی رو به رو بود. خودش طی خاطرهای گفته است:
«چهل روزی بود که از مدرسه بیرون نرفته بودم. نان خشک و غذای قابل مصرفی هم از جرقویه آورده بودم که بدین منظور از محل تحصیل خارج نشوم، سرانجام مواد غذایی به پایان رسید، سه روز گذشت و چیزی نخوردم پولی نداشتم که بیرون بروم و چیزی بخرم و بخورم، دلم رضایت نمیداد از کسی هم درخواستی کنم. روز سوم دیدم کسی از شاگردان مدرسه کاهو خریده، آن را تمیز میکرد و برگهای زردش را دور میریخت، چون خلوت شد رفتم برگهای زرد را جمع کردم و به حجرهام بردم و با همانها خود را سیر کردم.»
سرانجام چنین زهد و قناعت و استقامت جالب به همراه عبادتها و نیایشهای میرجهانی اثر خود را بخشید و فردای آن روز که ناگزیر گردید به میدان نقش جهان اصفهان برود، مشاهده کرد با چشمی دیگر به اطراف مینگرد که با دیدگان عادی متفاوت است. بسیاری از افراد را حیواناتی میدید که با هم معامله میکردند، متوجه شد اینها اهل بازارند، وحشت زده به اطراف دقیق شد، ولی باز هم این حالت برایش مشهود بود و افراد اندکی در حالت انسان بودند، با خوف و هراس در حالی که عبایش را بر سرش کشیده بود، به سوی مدرسه بازگشت و از خرید مواد غذایی منصرف گشت. یکی از استادان مدرسه به نام آقا سید محمدرضا رضوی خراسانی وقتی سیمای وحشت زده میرجهانی را دید، تعجب کرد و پرسید: مگر چه شده است؟ آیا به مرضی مبتلا شدهای یا با کسی دعوا کردهای؟ او ماجرا را برایش نقل کرد. استاد خادم مدرسه را صدا زد و یک کاسه با مقداری پول به وی داد و گفت: برو از بازار سیرابی بگیر و بیاور. وقتی آن خادم سیرابی را آورد، استاد با اصرار به وی گفت: از این غذا بخور. و او هم ناچار و به اکراه از آن تناول نمود، از آن پس حالش عادی شد و مردم را به شکل عادی دید. (بنابر نقل سید ابوالحسن مهدوی، حاج احمد جلوانی و سید بهاء الدین مهدوی)
[40] دریای نور، ص15.
اقامت در نجف اشرف
میرجهانی در سال 1364ق مطابق 1305ش با اجازه پدر راهی عتبات عراق گردید و در نجف اشرف، سکونت، اختیار کرد و پس از استراحتی مختصر تصمیم گرفت به زیارت امیرمؤمنان علیهالسّلام برود. در راه بازگشت به منزل، شور و شوق طلاب علوم دینی وی را به وجد آورد و در اولین فرصت، مهیای دانش اندوزی و استفاده از محضر فقها و مراجع عظام ساکن نجف اشرف گشت. در آغاز، حوزه درسی حاج شیخ عبدالله مامقانی توجه وی را جلب نمود، زیرا این استاد در فقه و اصول ماهر و مجتهدی محقق، با ذکاوت و پر کار به شمار میرفت. آن چه بیش از جنبههای آموزشی برای میرجهانی جالب بود، استفاده مرحوم مامقانی از اوقات خویش به نحو احسن در پژوهش علمی بود و این که لحظهای را به غفلت نمیگذرانید، حتی در ایام تعطیل به نگارش و تالیف مشغول بود.
[41] علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص360.
[42] السبیکه البیضاء، مقدمه مصحح.
میرجهانی از افاضات آقا ضیاء الدین عراقی در فقه و اصول بهره برد. استاد سومش در نجف آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی میباشد. جنبههای والای معنوی، اخلاقی و علمی این مرجع عالیقدر موجب شد میرجهانی ضمن استفاده از درس وی در مسجد شیخ طوسی، در زمره خواص آیتالله اصفهانی درآید و در ایام اقامت در نجف، تحریر فتاوی، نوشتهها و مسؤولیت امور مالی آن فقیه فرزانه را عهدهدار شود.
[43] سوزم و ریزم اشک غم شمع صفت به پای دل، مرتضی نجفی قدسی، گلستان قرآن، ش 142، دوره سوم، اسفند 1381، ص43.
اکثر اجازات آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی با خط میرجهانی صادر شده و خود ایشان از علمای نجف بیش از یکصد اجازه فقهی و روایی دریافت کرده است که پانزده نمونه آن به آیتالله اصفهانی اختصاص دارد. به نقل برخی منابع، او هم زمان محضر شخصیتهایی چون سید محسن حکیم و سید عبدالهادی شیرازی را هم مغتنم شمرد.
[44] به یاد آیتالله میرجهانی طباطبایی، مسعود احمدی، نشریه کیان، ش 10، اسفند 1371.
در هنگام مرجعیت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آن مرجع بیدار هر چند وقت یک بار بین خدام و صاحبان منازل در سامرا که سنی مذهب بودند وجوهاتی را تقسیم میکرد که توزیع این مبالغ توسط میرجهانی صورت میگرفت و هدف این بود که افراد مذکور با زوار شیعه به مدارا و ملایمت رفتار کنند. در یکی از این دفعات میرجهانی از سر کلید دار حرم عسکریین میخواهد تا شبهایی او را در حرم تنها گذارد و درب حرم را بر رویش ببندد، کلیددار موافقت مینماید و آن مرحوم از آن شب تا ده شب در کنار مزار امام علی النقی و امام حسن عسکری (علیهما السلام) به احیا پرداخت و بسیار تضرع نمود که این روند تا حوالی صبح ادامه داشت. روز دهم که مصادف با جمعه بود، اول فجر وقتی درب حرم گشوده شد، وی با شوقی وافر به سرداب مقدس مشرف گردید و چون از پلهها پایین رفت، آن موقع که هنوز برق نیامده بود، مشاهده کرد سرداب چون شب مهتابی روشن است و سیدی در آن جا نشسته و به ذکر، دعا و عبادت مشغول است. میرجهانی از مقابلش گذشت و در کنار درب صفه ایستاد و زیارت حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف را خواند و مشغول نماز شد، بعد از اقامه نماز، شروع به خواندن دعای ندبه نمود. وقتی به جمله «و عرجت بروحه الی سمائک» رسید، آن آقا فرمود: این جمله از ما نرسیده «و عرجت به الی سمائک» درست است. میرجهانی میگوید:
«دعا را تمام کردم و به سجده رفتم و در آن لحظه متوجه شدم آن آقا کیست که فرمود این جمله از ما نرسیده است. با حالتی خوفناک سر از سجده برداشتم که دامن مطلوب را بگیرم، دیدم سرداب تاریک است و کسی نیست، متوجه شدم به چه دولتی رسیدم و چه زود از دست دادم.»
[45] گنجینه دانشمندان، ج2، ص416-415.
[46] مصاحبه با آیتالله موحد ابطحی اصفهانی، حوزه، ش 58، ص38.
[47] دریای نور، ص12.
[48] دریای نور، ص13.
در جوار آستان قدس رضوی
آیت الله میرجهانی پس از رسیدن به درجه اجتهاد و دریافت اجازههای متعدد فقهی و روایی از علما و مراجع نجف، به اصرار پدر سالخوردهاش، بعد از سه سال و نیم به اصفهان بازگشت و در این شهر با توکل به خداوند و توسل به خاندان عترت، به نشر مکارم و فضایل اهل بیت علیهمالسّلام پرداخت و مردم را با شوقی زایدالوصف نسبت به فرهنگ قرآن و ائمه راغب ساخت و از طریق مواعظ ارزنده و نصایح ناب، بذر کرامتهای اخلاقی و فضیلتهای اسلامی را در جامعه آن روز ـ که از اختناق رژیم پهلوی رنج میبرد و مردابهای فساد و باتلاق گناه تهدیدش مینمود ـ افشانید.
در همین ایام والد بزرگوارش رخ در نقاب خاک کشید و او را در موجی از اندوه و تالم فرو برد. بعد از رحلت پدر عصر دوازدهم صفر سال 1370ق (1330 ش) همراه با خانواده عازم مشهد مقدس گشت و به عنوان یکی از خدام حرم رضوی، در صحن نو دو حجره در اختیارش نهادند. او در ایام اقامت در مجاورت ارض قدس، به فعالیتهای گوناگون علمی، تحقیقاتی و اجتماعی روی آورد. یکی از تلاشهای پژوهشی وی بررسیهایی در علوم غریبه و کسب آگاهیهایی در این زمینه بود تا از این راه بتواند از مشکلات مردم گره گشایی کند، زیرا مشاهده میکرد زوار حرم رضوی سخت اسیر خرافات، جادوگری و برخی وردهای کاذب و خیالی شدهاند. او کوشش نمود دعاهای اصیل و مستند، حرزهای موثق که از ائمه رسیده و نیز برخی ختومات معتبر را از لابلای منابع روایی و تاریخی استخراج کند و از این راه مردم را در رفع گرفتاریها و مصایب یاری کند. در مشهد با فروتنی مردم را به حضور میپذیرفت و میکوشید نگرانیها را از ذهن و دل آنان بزداید، با دلسوزی و احساس هم دردی با مراجعین، انس ویژهای برقرار مینمود و سعی میکرد اعتماد آنان را جلب کند. (اظهارات حجه الاسلام والمسلمین حاج سید محمد احسانی (5/ 10/ 85))
[49] حوزه، ش 58، ص38.
تلاش دیگر وی در مشهد، مطالعه در نسخههای خطی و تصحیح احیای تراث شیعه بود که سالیان متمادی در گوشه کتاب خانهها گرد و غبار گرفته بودند. از تصنیف، تالیف و تدریس هم غافل نبود. او موفق گردید با مرحوم آیتالله حسنعلی نخودکی اصفهانی ارتباط برقرار کند و از پرتو خلوص و صفای معنوی وی برخوردار شود، در آغاز برای این که آن عارف نامدار وی را به حضور بپذیرد، چندین روز متوالی صائم گردید، بار اول که به محل اقامت آن شیخ عارف رفت، به دلیل ازدحام جمعیت موفق نشد و روز دوم صبر کرد تا خلوت شد و آن گاه نزد شیخ رفت و گفت مراجعان غالبا برای التیام دردهای بدنی و امور دنیایی به شما مراجعه میکنند، ولی من دردی درونی دارم. این دیدار نقطه عطفی در سیر و سلوک مرحوم میرجهانی شد.
[50] دریای نور، ص16.
مهم تر از اینها، توسلات این عالم به ساحت مقدس امام هشتم میباشد و اصولا او به منظور بهره مندی از فیوضات معنوی حضرت ثامن الحجج، با پای پیاده، مشرف به مشهد در ادوار قبل شده بود. مشکلاتی از او به برکت این توسل حل گشت و واردات غیبی و کشفهای اسرارآمیزی که برایش روی داد، به لطف این هم جواری با بارگاه قدس رضوی بود. یک بار که با صفای معنوی وارد صحن عتیق گردید، ناگهان در عالم کشف و شهود ملاحظه نمود در داخل صحن ـ همچون صحرای عرفات ـ چادرهای سفیدی برافراشته و آنها را با طنابهایی بستهاند، گنبد و ضریح بین زمین و آسمان قابل رؤیت بود. چون از این وضع جویا گردید، گویندهای پاسخ داد: این چادرها از آن دوستداران و محبان ائمه است که به زیارت امام رضا علیهالسّلام میآیند.
[51] السبیکه البیضاء، ص56.
میرجهانی پس از هفت سال اقامت در مشهد، در تهران رحل اقامت افکند و لحظات واپسین زندگی را در اصفهان سپری کرد.
فعالیتهای تبلیغی
علامه میرجهانی از فعالیتهای تبلیغی هم غافل نبود و تحقیق و تالیف را از موعظه نمودن مردم و سخنرانیهای مذهبی جدا نمیدانست و برایش تفاوتی نمیکرد که در بزرگترین شهر ایران یعنی تهران به فعالیت ارشادی روی آورد یا در روستایی دور افتاده بر منبر وعظ اهالی را با موازین شرع مقدس آشنا نماید.
وی در سال 1349ق مطابق 1309 ش به منطقه دهاقان از توابع سمیرم سفلای اصفهان رفت و مدت سه سال مرجع امور شرعی مردم آن سامان گردید و در ضمن به حل و فصل مشکلات اجتماعی پرداخت و در مناسبتهای مذهبی اهالی را از بیانات خود برخوردار ساخت. از آن پس به اصفهان مهاجرت نمود و در محله خواجوی این شهر ساکن گردید و کوششهای ارشادی خود را پی گرفت. در ایام اقامت هفت ساله در مشهد هم تبلیغ را در کنار تحقیقات علمی و احیای نسخههای کهن فراموش نکرد.
در سالهای 1324 تا 1327 ش میرجهانی با عنایت میرزا محمد حسین متولی اوقاف سادات، به زواره دعوت شد تا در ایام ماه مبارک رمضان، به وعظ و اجرای مراسم عبادی و شرعی مشغول گردد. او در این ایام در منزل میرزا اسدالله عظیمی و حاج سید حسین احسانیاقامت داشت. به گواهی کثیری از مردم زواره که اکنون ایام کهولت را سپری میکنند، موعظهها و سخنرانیهای این عالم نامدار بر ذهن و روح مردم بسیار تاثیر گذار بود و در آنان تحول ویژهای ایجاد کرده است. هنوز مردم وقتی میخواهند نکتهای اخلاقی، تاریخی و مانند آن نقل کنند، ماخذ گفتههای خود را بیانات این روحانی عالی قدر قرار میدهند و هدایت و ارشاد خود را مدیون وی میدانند. او در منبرهای خویش که در مساجد، حسینهها و حتی منازل افراد برقرار میشد، آموزنده ترین، جالبترین و بهترین نکات را در قالب بیانی ساده، همراه با حکایات و تمثیلات تاریخی و ادبی مطرح میساخت و چون کلامش از دلی آراسته به اخلاص و صفا بر میخاست، تاثیر خود را مینهاد. هیچ وقت به خود اجازه نداد از نقاط ضعف مردم بهرهبرداری کند، بلکه برای ریشهکن نمودن خرافات، آداب و رسوم غلط و باورهای موهوم کوشید. در همان ا
چرا پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني بهترین انتخاب برای ارائههای شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، ارائهای جذاب و حرفهای میتواند تأثیر بزرگی در جلب توجه مخاطبان داشته باشد. فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با طراحی منظم، زیبا و استاندارد به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شیوهای خیرهکننده و اثرگذار ارائه دهید. این فایل با جزئیات دقیق و ساختار حرفهای، ابزاری مطمئن برای موفقیت در ارائههای شماست.
ویژگیهای برتر فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني:
- طراحی بینقص و خلاقانه: تمام جزئیات پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با دقت طراحی شدهاند تا نیازهای ارائههای تخصصی شما را برآورده کند.
- ساختاری ساده و منظم: محتوا در پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني به گونهای سازماندهی شده که بهراحتی خوانده شود و مفاهیم به صورت شفاف انتقال یابد.
- جلوههای بصری منحصربهفرد: استفاده از رنگهای هماهنگ و گرافیکهای حرفهای، فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني را از سایر فایلها متمایز میکند.
- کاربرد گسترده: پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني برای جلسات کاری، پروژههای علمی و حتی تدریس بسیار مناسب است.
- امکان ویرایش آسان: پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني به شما اجازه میدهد تغییرات دلخواه خود را با سرعت و سهولت اعمال کنید.
چطور با پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني بهترین نتیجه را کسب کنید؟
برای داشتن یک ارائه حرفهای و بدون نقص، کافی است پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني را دانلود کرده و به کار ببرید. این فایل آماده به شما امکان میدهد که تنها با چند کلیک ساده، اسلایدها را مطابق نیاز خود تغییر دهید و از طراحی حرفهای آن بهرهمند شوید.
انتخابی عالی برای همه کاربران:
فرقی نمیکند که دانشجو، مدرس یا متخصص باشید؛ پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی ساده و حرفهای ارائه دهید. با صرفهجویی در زمان، کیفیت ارائه شما ارتقا مییابد و مخاطبان تحت تأثیر قرار میگیرند.
چرا به ما اعتماد کنید؟
پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني با توجه به نیازهای واقعی کاربران طراحی شده است. تیم ما با بررسی بازخوردها محصولی ارائه کرده که از نظر محتوا و طراحی بینقص است. ما تضمین میکنیم که فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني شما را ناامید نخواهد کرد و در صورت نیاز، پشتیبانی کامل ارائه میدهیم.
همین حالا فایل پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني را دانلود کنید:
اگر به دنبال ارائهای متمایز، حرفهای و تأثیرگذار هستید، پاورپوینت سيدحسن طباطبائي ميرجهاني همان چیزی است که نیاز دارید. فرصت را از دست ندهید و همین حالا آن را دریافت کنید تا یک تجربه خاص و فراموشنشدنی داشته باشید.
شماره پشتیبانی برای ارسال اس ام اس : 09054791747