ارائهی پاورپوینت اضافه (منطق) – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل پاورپوینت اضافه (منطق) شامل 120 اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل پاورپوینت اضافه (منطق):
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل پاورپوینت اضافه (منطق) به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای پاورپوینت اضافه (منطق) به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای پاورپوینت اضافه (منطق) با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل پاورپوینت اضافه (منطق) با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی پاورپوینت اضافه (منطق) با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل پاورپوینت اضافه (منطق) را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن پاورپوینت اضافه (منطق) :
پاورپوینت اضافه (منطق)
اِضافه، اصطلاحی منطقی – فلسفی، از مقولات دهگانه ارسطویی و از اعراض نسبی، به معنی رابطه میان دو چیز به گونهای که تصور یکی بدون تصور دیگری ممکن نباشد؛ چنانکه تصور پدری بدون فرزندی و یا تصور بالا بدون پایین ممکن نیست.
[1] ارسطو، منطق، ج1، ص48، ترجمه عبدالرحمان بدوی، بیروت، 1980م.
فهرست مندرجات
2 – اقسام اضافه
2.1 – اضافه مقولی
2.2 – اضافه اشراقی
3 – احکام اضافه
3.1 – تکافؤ
3.2 – ضرورت انعکاس
3.3 – دیگر احکام
4 – اضافه در دستور زبان فارسی
5 – مراد از ترکیب اضافی
6 – علامت اضافه
7 – در زبانهای هند و اروپایی
8 – صورت ترکیب اضافی
9 – اضافه مقطوع
10 – اضافه مقلوب
11 – مقصود بودن مضاف
12 – اقسام اضافه در زبان فارسی
13 – تألیفات در مورد اضافه
14 – فهرست منابع
15 – پانویس
16 – منبع
تعابیر دیگر
از مقوله اضافه، به مضاف
[2] یحیی بن عدی، المقالات الفلسفیه، ج1، ص184، به کوشش سحبان خلیفات، عمان، 1988م.
و گاه نسبت
[3] یعقوب کندی، الرسائل الفلسفیه، ج1، ص167، به کوشش محمدعبدالهادی ابوریده، قاهره، 1950م.
[4] عبدالنبی احمد نگری، دستور العلماء، ج1، ص132، به کوشش قطبالدین محمود، حیدرآباد دکن، 1329-1331ق.
و از دو طرف اضافه به مضافان و یا متضایفان
[5] فارابی، المنطقیات، ج1، ص55، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
نیز تعبیر کردهاند.
اقسام اضافه
اضافه بر دو نوع است: مقولی و اشراقی.
اضافه مقولی
اضافه مقولی که خود بر دو قسم است: اضافه حقیقی یا بالذات
[6] ابن سینا، التعلیقات، ج1، ص95، ترجمه عبدالرحمان بدوی، قاهره، 1973م.
و اضافه مشهوری یا مرکب.
1. مقصود از اضافه حقیقی یا بالذات همان مقوله اضافه است، یعنی هیأتی که وجود و ماهیتش
[7] فارابی، المنطقیات، ج1، ص57، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
در مقایسه با غیرتعقل میشود، مثل ماهیت پدری، پسری، دوستی و…؛ مضاف حقیقی را مضاف بسیط نیز نامیدهاند.
[8] یحیی سهروردی، «المشارع و المطارحات»، ج1، ص263، مجموعه مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1355ش.
2. اضافه مشهوری یا مرکب نیز بر دو قسم است: گاه مقصود از آن ذات مضاف بدون لحاظ وصف اضافه است، یعنی همان مصداق خارجی، نظیر ذات پدر یا ذات پسر؛ و گاه مقصود ذات به همراه وصف است، مانند ذات پدر به لحاظ نسبت اضافهای که به پسر دارد.
[9] یحیی سهروردی، «المشارع و المطارحات»، ج1، ص263، مجموعه مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1355ش.
[10] بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ج1، ص397، به کوشش مرتضی مطهری، تهران، دانشکده الهیات.
گفتنی است که نامگذاری این دو قسم به حقیقی و مشهوری بدان جهت است که آنچه اولاً و بالذات داخل در مقوله اضافه است، در حقیقت خود اضافه است، مانند پدری که بدون واسطه چیزی مضاف میگردد؛ در حالی که سایر اشیاء به واسطه عُروض اضافه، به یکدیگر مضاف میگردند؛ چنانکه مثلاً زید به واسطه عروض مفهوم پدری، پدر عمرو گردیده، و متقابلاً عمرو نیز پسر وی شده است؛ با اینکه هر یک از این دو صرف نظر از این رابطه، خود ذاتی جداگانه و همراه با اوصاف و اضافات دیگر دارند؛ نظیر آنکه زید ممکن است علاوه بر اضافه پدری دارای رابطه دوستی با بکر و یا همسایگی با خالد هم باشد
[11] رسائل اخوان الصفاء، ج1، ص407، بیروت، دارصادر.
اما برای ماهیت اضافی پدری هیچ حقیقتی جز همین اضافه پدری وجود ندارد و از همینرو، در کلمات اهل فن
[12] ابن سینا، النجاه، ص154، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، 1364ش.
از اضافه حقیقی به اضافه مقولی تعبیر شده، یعنی آنچه حقیقتاً مصداق مقوله اضافه است، همان اضافه حقیقی است،
[13] بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ج1، ص405-406، به کوشش مرتضی مطهری، تهران، دانشکده الهیات.
[14] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج4، ص200، تهران، 1383ق.
اما چون قسم اخیر به ذهن نزدیکتر، و در نزد عموم مشهورتر است، آن را نیز قسم دیگری از اضافه مقولی قرار دادهاند.
اضافه اشراقی
اضافه اشراقی که در آن یک طرف به طرف دیگر وجود و هستی میدهد و از اینروی، این نوع اضافه را یک طرفی دانستهاند، برخلاف اضافه مقولی که تحقق اضافه – چه در ذهن و چه در خارج – متوقف بر وجود دو طرف است.
[15] محمدتقی آملی، درر الفوائد، ج1، ص37، قم، 1377ق.
[16] محمدتقی آملی، درر الفوائد، ج1، ص392، قم، 1377ق.
در اضافه اشراقی در واقع مضافٌالیه به سبب اضافه، موجود و محقق میگردد، نظیر اضافه اشراقی حق تعالی به ماسوی که سبب تحقق و وجود اشیاء گردیده است؛ و از همینرو، از آن به اضافه قیومی حق نیز تعبیر کردهاند.
[17] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج6، ص249-252، تهران، 1383ق.
[18] ملاهادی سبزواری، شرح غرر الفرائد یا شرح منظومه، ج1، ص168، به کوشش مهدی محقق وتوشی هیکوایزوتسو، چ قم، انتشارات مصطفوی.
همچنین اضافه نفس به صور علمی خود، مطابق نظر برخی از فلاسفه، از جمله مصادیق اضافه اشراقی است.
[19] ملاهادی سبزواری، شرح غرر الفرائد یا شرح منظومه، ج1، ص37، به کوشش مهدی محقق وتوشی هیکوایزوتسو، چ قم، انتشارات مصطفوی.
[20] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج6، ص249-252، تهران، 1383ق.
برای اضافه اقسام دیگری نیز بیان کردهاند:
1. اضافه متکرره یا متشاکله الاطراف که در آن رابطه دو طرف اضافه یکسان است، نظیر برادری، دوستی، همسایگی و…؛
2. اضافه غیرمتکرره یا مختلفهالاطراف، مانند پدری و پسری، بالا و پایین و… که در این قسم هر یک از دو طرف اضافه دارای عنوانی غیر از دیگریند.
[21] ملاهادی سبزواری، شرح غرر الفرائد یا شرح منظومه، ج1، ص187، به کوشش مهدی محقق وتوشی هیکوایزوتسو، چ تهران، 1360ش.
این دو قسم را اضافه نظیر و غیرنظیر نیز گفتهاند.
[22] علی ابن حزم، التقریب لحد المنطق، ج1، ص59، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارمکتبه الحیاه.
احکام اضافه
برای اضافه احکامی بیان شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
تکافؤ
یعنی برابری متضایفین از جهت وجود و عدم، قوه و فعل، ذهن و خارج و عموم و خصوص. بدینمعنا که اگر یکی از آن دو موجود است، دیگری نیز باید موجود باشد، نه معدوم؛ و یا اگر یکی بالقوه است، دیگری نیز باید بالقوه باشد، نه بالفعل.
[23] ابن سینا، الشفاء، منطق، ج1، ص148- 155، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1371ق/ 1952م.
..، اما گروهی این شرط را نپذیرفته، و دو اشکال عمده بدان وارد کردهاند: اول آنکه اجزاء زمان دارای تقدم و تأخرند و روشن است که دو جزء متقدم و متأخر با یکدیگر متضایفند در حالی که میان آن دو تکافؤ در وجود و یا قوه و فعل نیست، بلکه وجود یکی ملازم با عدم دیگری است؛ زیرا وجود هر دو آنها با هم ناقض وصف تقدم و تأخر زمانی آنها خواهد بود. دوم آنکه در اموری که در حال حاضر تحققی ندارند، اما ما بدانها علم داریم – نظیر علم ما به قیامت – اگرچه رابطه اضافه برقرار است – چون علم و معلوم در ماهیت اضافیند – اما میان آنها تکافؤ نیست، زیرا یکی در حال حاضر موجود و بالفعل، و دیگری معدوم و بالقوه است.
[24] ابن سینا، الشفاء، منطق، ج1، ص148- 155، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1371ق/ 1952م.
[25] محمد فخرالدین رازی، المباحث المشرقیه، ج1، ص431-433، قم، 1411ق.
به این اشکالات پاسخهایی داده شده است که جامع آنها را در کلام صدرالدین شیرازی
[26] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج1، ص192، تهران، 1383ق.
میتوان یافت. وی در پاسخ به اشکال اول چنین میگوید: چون زمان، یک وجود واحد تدریجی است و در واقع ذهن آن را تقسیم به اجزاء میکند، میتوان گفت این اجزاء در حقیقت اجزاء یک وجود واحد متصلند که به دلیل تدریجی بودنشان در عین معیت با یکدیگر، دارای تقدم و تأخر نیز هستند و این مناقض تکافؤ وجودی آنها نیست. اما درباره علم ما به قیامت و نظایر آن، اضافه حقیقی میان علم و ماهیت معلوم است، نه وجود معلوم؛ و میان این دو همیشه در ذهن تکافؤ وجودی هست؛ در حقیقت معلوم ما در اینجا صورت ذهنی وجود قیامت در آینده، با عنایت به این قید است، نه وجود عینی قیامت در حال حاضر؛ و این معلوم در حال حاضر موجود است. پس میان علم و معلوم مذکور تکافؤ در وجود برقرار است.
ضرورت انعکاس
ضرورت انعکاس یا تعاکس که در حقیقت همان تکرار نسبت است، به معنای آنکه هرگاه یکی از دو مضاف را به دیگری نسبت دادیم، دیگری نیز از همان حیث به آن اضافه گردد، چنانکه به طور مثال پدر نسبت به پسر، پدر است، همینطور پسر برای پدر، پسر است. به عبارت دیگر، چون قوام اضافه به وجود وصف مشترک میان متضایفین است، برای آنکه این رابطه اضافه میان آنها برقرار باشد، وجود این نسبتِ طرفینی امری ضروری است.
[27] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج4، ص197، تهران، 1383ق.
[28] نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج1، ص47- 48، به کوشش مدرس رضوی، تهران، 1355ش.
روشن است که حکم ضرورت انعکاس که آن را انعکاس تعادلی نیز نامیدهاند،
[29] یحیی سهروردی، «المشارع و المطارحات»، ج1، ص269، مجموعه مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1355ش.
تنها در اضافه مشهوری است، زیرا در اضافه حقیقی اصلاً نسبتی وجود ندارد تا انعکاس نسبت لازم باشد، متقابلاً حکم تکافؤ نیز تنها در اضافه حقیقی لازم است، زیرا در این نوع اضافه تحصل و تحقق یکی بسته به تحقق دیگری است و در واقع طرفین وجودی جز همین وجود اضافی ندارند؛ در حالی که در اضافه مشهوری چنین نیست.
[30] ابن سینا، الشفاء، منطق، ج1، ص162-163، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1371ق/ 1952م.
[31] یحیی سهروردی، «المشارع و المطارحات»، ج1، ص268-269، مجموعه مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1355ش.
دیگر احکام
برای اضافه احکام دیگری نیز گفتهاند که میتوان آنها را احکام خاص برخی از انواع و افراد آن دانست،
[32] محمد ابن رشد، تلخیص منطق ارسطو، ج4، ص53، به کوشش جیرار جهامی، بیروت، 1982م.
[33] محمد ابن رشد، تلخیص منطق ارسطو، ج4، ص54، به کوشش جیرار جهامی، بیروت، 1982م.
نظیر حکم تضاد که در میان اضافاتی مانند علم و جهل و… هست، همچنین حکم قبول بیشی و کمی (اکثر و اقل) و یا شدت و ضعف که در بین کمیات و کیفیات است.
اضافه علاوه بر احکام فوق، دارای ویژگیی است که آن را از سایر مقولات ممتاز میسازد؛ چه، اضافه تنها مقولهای است که بر تمامی مقولات و حتی بر خود نیز عارض میشود: در جوهر،
[34] محمد باباافضل، مصنفات، ج2، ص25، به کوشش مجتبی مینوی و یحیی مهدوی، تهران، 1337ش.
مانند پدر و پسر؛ در کم، مثل بزرگ و کوچک و کم و زیاد؛ در کیف، همانند گرمتر و سردتر؛ در اضافه، نظیر نزدیکتر و دورتر؛ در اَین، مثل بالاتر و پایینتر، در متی، مانند قدیمتر و جدیدتر؛ در وضع، مثل راستتر و خمیدهتر؛ در مِلک یا جِده، همانند پوشیدهتر و برهنهتر؛ در فعل، مثل برندهتر و کندتر و در انفعال نظیر گرمتر شدن و سردتر شدن.
[35] ابن سینا، الشفاء، منطق، ج1، ص148، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1371ق/ 1952م.
[36] حسن علامه حلی، ایضاح المقاصد، ج1، ص215-217، به کوشش محمد مشکوه، تهران، 1378ق/ 1957م.
اضافه بر حق تعالی نیز عارض میگردد، نظیر صفات اضافیه خالقیت، رازقیت و… که البته عُروض آنها بر باری تعالی به لحاظ مفهوم است، نه از حیث مصداق؛ زیرا از این جهت، در حقیقت همه آنها به اضافه اشراقی حق تعالی بازمیگردند.
[37] ملاهادی سبزواری، شرح غرر الفرائد یا شرح منظومه، ص187، به کوشش مهدی محقق وتوشی هیکوایزوتسو، چ تهران، 1360ش.
طرح بحث منطقی مقولات در فلسفه برای هر فیلسوفی این سؤال را برمیانگیزاند که آیا این مفاهیم در خارج و عالم واقع موجودند، یا آنکه تنها یک سلسله امور ذهنیند
[38] فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج1، ص321-322، ترجمه جلالالدین مجتبوی، تهران، 1368ش.
طبیعتاً همین سؤال درباره اضافه نیز مطرح میشود، اما میان فلاسفه و نیز متکلمان اختلافنظر وجود دارد. گروهی آن را امری صرفاً ذهنی و اعتباری دانستهاند، در حالی که گروه دیگر آن را امری خارجی میدانند. از مهمترین پیروان نظریه اول میتوان سهروردی
[39] یحیی سهروردی، «حکمهالاشراق»، مجموعه مصنفات، ص75، به کوشش هانری کربن، تهران، 1355ش.
و نیز برخی متکلمان چون خواجه نصیر را نام برد که عمده دلیل ایشان لزوم تسلسل در صورت عینی بودن اضافه است.
[40] حسن علامه حلی، کشف المراد، ج1، ص280، به کوشش ابراهیم زنجانی، بیروت، 1396ق/ 1979م.
[41] حسن علامه حلی، الجوهر النضید، ج1، ص28، قم، 1363ش.
[42] محمد فخرالدین رازی، المباحث المشرقیه، ج1، ص435-439، قم، 1411ق.
اما چنانکه از مفاد سخنان نصیرالدین طوسی در تلخیص المحصل
[43] نصیرالدین طوسی، تلخیص المحصل، ج1، ص131-134، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، 1359ش.
برمیآید، گویا به یک نحو واقعیت خارجی اضافه اذعان داشته است، زیرا به رغم آنکه آن را امری عقلی میشمرد، تصریح میکند که ذهنی محض و یا امری فرضی نیست. گروه دیگری از فلاسفه و متکلمان همچون ابن سینا
[44] ابن سینا، الشفاء، الهیات، ج1، ص152، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1380ق/ 1960م.
[45] ابن سینا، الشفاء، الهیات، ج1، ص157- 159، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، 1380ق/ 1960م.
صدرالدین شیرازی
[46] صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج4، ص200، تهران، 1383ق.
و تفتازاتی،
[47] مسعود تفتازانی، شرح المقاصد، ج2، ص462، به کوشش عبدالرضا عمیره، بیروت، 1409ق/ 1989م.
و نیز ایجی در المواقف
[48] عبدالرحمان ایجی، المواقف، ج6، ص265، قاهره، 1325ق/ 1907م.
تصریح میکنند که اضافه در خارج موجود است، اما نه بهطور مستقل و منحاز، بلکه امری است همانند عرض که لاحق اشیاء میگردد و حقیقتاً اشیاء بدان متصف میگردند و این همان معقول ثانی است که در فلسفه طرح شده
[49] ملاهادی سبزواری، شرح غرر الفرائد یا شرح منظومه، ج1، ص67- 68، به کوشش مهدی محقق وتوشی هیکوایزوتسو، چ تهران، 1360ش.
[50] محمد ابن رشد، «مابعدالطبیعه»، ص16،ضمن رسائل ابن رشد، حیدرآباد دکن، 1366ق/ 1947م.
و در میان متأخران نیز شایع است.
[51] محمدحسین طباطبایی، نهایه الحکمه، ج1، ص268، تهران، انتشارات الزهراء.
[52] محمدتقی مصباح یزدی، تعلیقات بر نهایه الحکمه، ج1، ص268.
اضافه در دستور زبان فارسی
اضافه نسبت دادن اسمی است به اسم دیگر چون «کتابِ معلم» که در این عبارت، کتاب به معلم نسبت تعلق دارد. در اینگونه ترکیبات جزء اول را مضاف و جزء دوم را مضافٌالیه گویند. میان مضاف و مضافٌالیه تغایر شرط است، یعنی نمیتوان اسمی را به همان اسم اضافه کرد، مگر آنکه در معنی متفاوت باشند،
[53] نجم الغنی، نهج الادب، ج1، ص651-652، لکهنو، 1919م.
چنانکه در ترکیباتی چون «دوستِ دوست» و نظایر آن مراد گوینده دو شخص مختلف است، گرچه الفاظ یکی است. روشن است که ترکیباتی چون «مردِ مرد» و نظایر آن ترکیبات وصفی است، نه اضافی. مضاف و مضافٌالیه ممکن است مفرد یا جمع، بسیط یا مرکب باشند، مثال: بارانهای هفته گذشته کشتزارهای گندم و جو را سیراب کرد.
مراد از ترکیب اضافی
مراد از ترکیب اضافی تعریف و تخصیص است و مضافٌالیه معنای مضاف را مقید و محدود میکند و بدینسان، اسم مضاف پیش از پیوستن مضافٌالیه معمولاً نکره است، و پس از آن به نوعی تعریف و تخصیص مییابد و از حالت نکره بودن محض بیرون میآید، مگرآنکه خود در اصل اسم عَلَم باشد و یا از جهت دیگری معرفه شده باشد، مثال: پل / پل زاینده رود/ پل زاینده رود اصفهان.
علامت اضافه
مضافٌالیه با کسره اضافه به مضاف میپیوندد، و این کسره در رسمالخط قدیم گاهی به شکل «ی» نوشته میشده است.
[54] محمد معین، اضافه، ج1، ص28-29، تهران، 1361ش.
در صورتی که مضاف به یکی از مصوّتهای، a، e، o، a u ختم شود، کسره اضافه به یای مکسور بدل میشود، و در حقیقت یک «یای وقایه» مصوّتِ آخر مضاف را از کسره اضافه جدا میکند.
[55] محمد شمسقیسرازی، المعجمفیمعاییراشعارالعجم، ج1، ص243-244، تهران، 1338ش.
درمورد کلمات مختوم به های بیان حرکت (های غیرملفوظ) این یای وقایه به صورت یای مرخم (کوتاه شده، به شکل همزه) بالای حرف «ها» قرار میگیرد؛ مثال: خانه معلم؛ رادیوی تهران؛ سرمای زمستان؛ سکوی خانه. در نظم گاهی لازم میشود که این یای مکسور ساکن باشد (مثال: گر خدا خواهد که پرده کس درد…)، یا از تلفظ ساقط شود (مثال: پرستنده باشیّ و جوینده راه…). در اسمهای مختوم به واو بعد از ضمه یا فتحه و نیز یای بعد از فتحه یا کسره -)، ey/ -ay) کسره اضافه به حرف واو و یای پایانی افزوده میشود، مثل خسروِ خاور، پرتوِ خورشید، در پیِ او.
در نظم گاهی کسره اضافه به ضرورت وزن باید بلند (به اشباع) تلفظ شود، چنانکه در این مصراع: دلِ عاشق به پیغامی بسازد.
در زبانهای هند و اروپایی
در زبانهای هند و اروپایی اسم برحسب کاربرد در کلام دارای حالات مختلف بوده (چون فاعلی، مفعولی، اضافه، ندا،…)، و در بعضی از آنها، چون هندی باستان اسم در 8 حالت صرف میشده است. تحقیقات زبانشناسی تاریخی و تطبیقی نشان داده است که شکل گرفتن این حالتهای صرفی و تمایز آنها از یکدیگر به تدریج و در طول زمان روی داده، و با انشعاب آنها به شاخههای فرعی تکامل و گسترش یافته است. حالت اضافه در این زبانها در ستاکهای مختوم به -o -a) در هندی باستان و پارسی باستان) – که بیشترین نوع ستاکها را شاملمیشود – در مفرد مذکر با نشانه صرفیِ -sio (´ù¨‘ھ) (هندی باستان: -، sya پارسی باستان و در جمع مذکر با نشانه -om¾ü꤬ (هندیباستانو پارسیباستان -) مشخصمیشده anam است (در پارسی باستان brata kabujiyahya = برادر کمبوجیه؛ xsayathiyanam xsayathiya = شاه شاهان).
اما در مراحل نخستین رشد این زبانها حالت اضافه صورت نحوی خاصی نبوده، بلکه اسمی در حالت فاعلی، با نشانه صرفی -s بوده است که کاربرد وصفی داشته، و مانند یک صفت معنای مضاف را مقید و محدود میکرده است. بازمانده این نوع ترکیب هنوز در بسیاری از زبانهای این خانواده دیده میشود، چنانکه در سنسکریت واژههایی چون dasyaputra (= کنیززاده)، rathaspati (= صاحب گردونه)، vanaspati (= خداوند بیشه) از این نوع است. در زبان انگلیسی نیز ترکیباتی چون housewife (= زن خانه) و breeze sea (= نسیم دریا)، از دو اسم تشکیل یافتهاند که اسم اول در حقیقت کاربرد وصفی دارد و به نوعی اسم دوم را توصیف میکند. در فارسی، در ترکیباتی چون «آب راه» (راهِ آب / آبی)، « سنگ فرش» (فرش سنگی)، «آهن آلات» (آلات آهنی) – که از نوع اضافه مقلوب و دارای همین ویژگیند – اسم اول همچون صفتی است که معنای اسم دوم را تا حدودی محدود و مقید میکند.
صورت ترکیب اضافی
صورت معروف ترکیب اضافی که در آغاز این گفتار بدان اشاره شد، اصل و منشأ دیگری دارد، و کسره اضافه میان مضاف و مضافٌالیه در پارسی باستان ضمیر موصول hya بوده که جمله تبعیِ خبری را به مبتدا یا مسندٌالیه جمله اصلی میپیوسته است. جمله تبعی خبری در این کاربرد با حذف فعلِ رابطه، به صورت اسمی یا صفتی برای تعریف و تخصیص یا تحدید و توصیف معنای مسندٌالیه، یا متمم آن عمل میکرده است، مانند magus hya gaumata (= گوماته که مغ (است) = گوماته مغ)، mana hya kara (= سپاه که از آنِ من (است) = سپاهِ من)، baganam mathista hya auramazda (= اهورا مزدا که بزرگترین بغان (است) = اهورا مزدایِ بزرگترین بغان).
ضمیر موصول hya با این کاربرد خاص، در پارسی میانه ( پهلوی ساسانی و اشکانی ) بهصورت -ig/ -i (وهزوارش)، zy و در پارسی دری و لهجههای غربی دیگر بهصورت کسره اضافه و کسره موصوف درآمده است.
مضافٌالیه اگر از انواع ضمایر منفصل (شخصی، مشترک یا اشاره) باشد، کسره اضافه طبق قاعده کلی پیش از آن میآید و دو جزء ترکیب را به هم ربط میدهد (مثال: کتابِ من، غمخوارِ خویش، سخنانِ اینان)، اما اگر از ضمایر متصل باشد، در زبان گفتار و نوشتار متداول امروزی، رابط میان دو جزء ترکیب در 3 شخص مفرد فتحه (مثال: کتابَم، کتابَت، کتابَش)، و در 3 شخص جمع کسره (مثال: کتابِمان، کتابِتان، کتابِشان) خواهد بود؛ ولی اگر مضاف به های بیان حرکت ختم شود، در 3 شخص مفرد یک همزه یا الف مفتوح میان مضاف و ضمیر متصل قرار میگیرد (مثال: خانهام، دیدهات، نامهاش) و در 3 شخص جمع معمولاً مضاف بدون کسره اضافه به ضمیر میپیوندد (مثال: خانهمان، نامهتان، بچهشان). اگر مضاف به مصوتی غیر از های بیان حرکت ختم شده باشد، در ترکیب اضافی یک یای وقایه (میان مضاف و ضمیر متصل قرار میگیرد که در 3 شخص مفرد حرکت فتحه دارد (مثال: کتابهایم، گیسویَت، بازیَش) و در 3 شخص جمع حرکت کسره (مثال: کتابهایِمان، گیسویِتان، بازیِشان). گاهی به ضرورتِ وزن در شعر و یا برای سهولت تلفظ در محاوره این یای وقایه بعد از مصوتها از تلفظ ساقط میشود (مثال: کارهام، زانوت، بازیش).
اضافه مقطوع
در ترکیب اضافی گاهی به سبب کثرت استعمال کسره مضاف در تلفظ ساقط میگردد، چون پدر زن، صاحبدل، دختر عمو، زیردست، سرپنجه. این عمل را فکّ اضافه و اینگونه ترکیبات را اضافه مقطوع گفتهاند.
[56] غلام دستگیر، قوانین دستگیری، ج1، ص131، هند، مطبع مولائی.
در ترکیبی که مضافٌالیه با الف (آ/ ا) آغاز شود، گاهی کسره اضافه ساقط میشود، مانند ریم آهن، به نام ایزد ، زیرآب. هرگاه مضاف و مضافٌالیه به نوعی ترکیب شوند که به صورت یک اسم واحد درآیند، کسره اضافه از میان آنها ساقط میشود، مانند گلنار، بستانسرا، تبرزین.
[57] محمد معین، اضافه، ج1، ص38-76، تهران، 1361ش.
فک اضافه در زبان فارسی سماعی است و جز در مواردی که در گفتار و نوشتار معروف و متداول شده است، جایز نیست و خلاف فصاحت است. البته باید توجه داشت که ترکیباتی چون «شیردل»، «گل اندام» و نظایر آن، اضافه مقلوب نیست و از نوع ترکیبات توصیفی است.
مضاف یا مضافٌالیه گاهی به قرینه از جمله حذف میشوند، مانند «مثنوی» به جای «کتاب مثنوی» در این مصراع: «مثنوی هفتاد من کاغذ شود»، و نیز «شمال» در این جمله « شمال مرطوب و بارانی است»، یعنی شمال کشور یا شمال ایران.
اضافه مقلوب
در ترکیب اضافی گاهی برحسب ضرورت وزن شعر، و در مواردی برای سهولت تلفظ مضافٌالیه بر مضاف مقدم میشود، چون جهان پادشاهی (= پادشاهیِ جهان)، کارنامه، برادرزاده، کاروانسرای. این نوع ترکیب را «اضافه مقلوب» میگویند. ترکیباتی چون دل فریب، حقپرست، سنگ تراش، دشمن شکن، جنگآور، در حقیقت نوعی اضافه مقلوبند که از پیوستن یک اسم فاعل مرخم به
چرا پاورپوینت اضافه (منطق) بهترین انتخاب برای ارائههای شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، ارائهای جذاب و حرفهای میتواند تأثیر بزرگی در جلب توجه مخاطبان داشته باشد. فایل پاورپوینت اضافه (منطق) با طراحی منظم، زیبا و استاندارد به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شیوهای خیرهکننده و اثرگذار ارائه دهید. این فایل با جزئیات دقیق و ساختار حرفهای، ابزاری مطمئن برای موفقیت در ارائههای شماست.
ویژگیهای برتر فایل پاورپوینت اضافه (منطق):
- طراحی بینقص و خلاقانه: تمام جزئیات پاورپوینت اضافه (منطق) با دقت طراحی شدهاند تا نیازهای ارائههای تخصصی شما را برآورده کند.
- ساختاری ساده و منظم: محتوا در پاورپوینت اضافه (منطق) به گونهای سازماندهی شده که بهراحتی خوانده شود و مفاهیم به صورت شفاف انتقال یابد.
- جلوههای بصری منحصربهفرد: استفاده از رنگهای هماهنگ و گرافیکهای حرفهای، فایل پاورپوینت اضافه (منطق) را از سایر فایلها متمایز میکند.
- کاربرد گسترده: پاورپوینت اضافه (منطق) برای جلسات کاری، پروژههای علمی و حتی تدریس بسیار مناسب است.
- امکان ویرایش آسان: پاورپوینت اضافه (منطق) به شما اجازه میدهد تغییرات دلخواه خود را با سرعت و سهولت اعمال کنید.
چطور با پاورپوینت اضافه (منطق) بهترین نتیجه را کسب کنید؟
برای داشتن یک ارائه حرفهای و بدون نقص، کافی است پاورپوینت اضافه (منطق) را دانلود کرده و به کار ببرید. این فایل آماده به شما امکان میدهد که تنها با چند کلیک ساده، اسلایدها را مطابق نیاز خود تغییر دهید و از طراحی حرفهای آن بهرهمند شوید.
انتخابی عالی برای همه کاربران:
فرقی نمیکند که دانشجو، مدرس یا متخصص باشید؛ پاورپوینت اضافه (منطق) به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی ساده و حرفهای ارائه دهید. با صرفهجویی در زمان، کیفیت ارائه شما ارتقا مییابد و مخاطبان تحت تأثیر قرار میگیرند.
چرا به ما اعتماد کنید؟
پاورپوینت اضافه (منطق) با توجه به نیازهای واقعی کاربران طراحی شده است. تیم ما با بررسی بازخوردها محصولی ارائه کرده که از نظر محتوا و طراحی بینقص است. ما تضمین میکنیم که فایل پاورپوینت اضافه (منطق) شما را ناامید نخواهد کرد و در صورت نیاز، پشتیبانی کامل ارائه میدهیم.
همین حالا فایل پاورپوینت اضافه (منطق) را دانلود کنید:
اگر به دنبال ارائهای متمایز، حرفهای و تأثیرگذار هستید، پاورپوینت اضافه (منطق) همان چیزی است که نیاز دارید. فرصت را از دست ندهید و همین حالا آن را دریافت کنید تا یک تجربه خاص و فراموشنشدنی داشته باشید.
شماره پشتیبانی برای ارسال اس ام اس : 09054791747