ارائهی پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي شامل 120 اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي :
حاج آقاحسین طباطبایی بروجردی
بروجردی، حاج آقاحسین طباطبایی، بزرگترین مرجع تقلید جهان تشیّع در عصر خود است.
فهرست مندرجات
2 – حوزه علمیه اصفهان
3 – ازدواج
4 – هجرت به نجف
5 – بازگشت به بروجرد
6 – در بند دژخیم شاهنشاه
7 – اقامت در مشهد
8 – هجرت به قم
9 – مرجع موید
10 – اصلاحات در حوزه علمیه قم
11 – اعزام مبلغ به خارج از کشور
12 – فعالیت سیاسی و اجتماعی
13 – دربار و مرجعیت
14 – فعالیتهای مذهبی
15 – سالهای درخشان
16 – آثار و تالیفات
16.1 – فعالیت در علم رجال
16.2 – فعالیت در فقه و اصول
17 – تقریب مذاهب
18 – تاسیس بناها و مساجد
19 – خصوصیات اخلاقی
20 – رحلت آیتالله بروجردی
21 – فهرست منابع
22 – پانویس
23 – منابع
مشخصات
در یکی از روزهای آخر ماه صفر 1292ق در خانهای از خاندان طباطبایی در شهر بروجرد کودکی چشم به جهان گشود که نامش را حسین گذاشتند.
[1] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، محمد حسین علوی، ص 21.
در خانه او را حسین آقا صدا میکردند و از همان اوان کودکی مورد علاقهی سرشار پدرش، سیدعلی بود و در سایه توجهات ایشان رشد کرد. پدر در تعلیم و تربیت او تلاش فراوان میکرد و در هفت سالگی او را به مکتب فرستاد. حسین آقا کتاب جامع المقدمات و نیمی از کتاب سیدعلی را که مشتمل بر صرف و نحو و منطق است را به خوبی آموخت. به طوریکه هوش و ذکاوت ایشان زبانزد خاص و عام شده بود. وقتی پدرش متوجه پیشرفت سریع او شد، او را از مکتبخانه به مدرسه نوربخش که از بناهای جد مادری فرزندش بود، فرستاد و اتاقی را به ایشان اختصاص داد و همان معلم دلسوز مکتبخانه را به مدرسه آورد تا صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، بدیع، فقه و اصول را نزد پدرش و اساتید دیگر فراگیرد.
[2] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، محمد حسین علوی، ص 21.
[3] اباذری، عبدالرحیم، خاطرات آیتالله میانجی، ص17ـ18، تهران، مرکز اسناد، 1380.
[4] محمد رازی، آثار الحجه، ج2، ص10، قم 1332 ش.
[5] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص93، تهران 1371 ش.
از خانواده وی چهرههای برجسته دیگری چون سیّدمهدی بحرالعلوم (متوفی 1212) نیز برخاستهاند.
نسبتش، با سی واسطه، به امام مجتبی (علیهالسلام) میرسد.
[6] محمد رازی، آثار الحجه، ج2، ص9، قم 1332 ش.
جدّ پنجم او، سیّدمحمد طباطبائی از دانشمندان دینی و خواهرزاده علاّمه محمد باقر مجلسی بود
[7] عبدالله جزائری، الاجازه الکبیره، ج1، ص175، چاپ محمد سمامی حائری، قم 1409.
که در نجف میزیست و در یکی از سفرهای خود به زادگاهش اصفهان، به خواهش مردم بروجرد، مدتی در آن شهر اقامت کرد و مؤسس یکی از مهمترین خاندانهای علمی شیعه شد، و آرامگاه او در بروجرد معروف است.
[8] 84، علی دوانی، ج1، ص82، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، تهران 1371 ش.
سیّد علی، پدر بروجردی که خود از علوم دینی بهره برده بود و با زراعت روزگار میگذرانید، فرزندش را به تحصیل علوم دینی گماشت.
[9] اسماعیل علوی طباطبائی، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی»، ج1، ص704ـ708، در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مسجد اعظم قم، چاپ رضا استادی، قم 1365 ش.
[10] جواد علوی، خاندان و نسب آیه الله بروجردی، ص 343ـ367، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
حوزه علمیه اصفهان
آیتالله بروجردی پس از تحصیلات مقدماتی در بروجرد، در 1310
[11] محمد رازی، آثار الحجه، ج2، ص10، قم 1332 ش.
[12] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص94، تهران 1371 ش.
در سن 18 سالگی رهسپار اصفهان و مدرسه صدر شدند.
آقا نوح الدین، پسر عموی سید حسین، در مدرسه صدر روزگار میگذراند؛ دانشجوی سخت کوش [بروجرد یکسره نزد پسر عمویش شتافت و در حجره او اقامت گزید، رابطه پسر عموهای بروجردی بسیار نیک بود. آقا نوح الدین در روزهای آغازین به سید حسین گفت: اگر میخواهی در دانش اندوزی و تدریس کامروا شوی باید در محافل علمی سخن بگویی و در درس اشکال کنی و اگرنه تا پایان عمر چون من گمنام میمانی.
[13] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، ص 23ـ26.
ایشان این دوران را یکی از لذتبخشترین ایام زندگی خود میدانستند. از جمله میفرمودند: «از روزهای اولی که به اصفهان وارد شدم به حوزه درس مرحوم درچهای رفتم و این مرد عالیقدر با آن فضایل علمی و ملکات اخلاقی به قدری به من اظهار مهر کرد که حدی نداشت». سیدحسین مدت چهار سال در محضر اساتید بزرگی چون میرزا ابوالمعالی کلباسی، سید محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر درچهای، جهانگیرخان قشقایی و ملامحمدکاشانی معروف به آخوند کاشی به تکمیل اندوخته علمی خود همت گماردند، و به تحصیل رجال، فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات پرداخت و در فقه و اصول صاحبنظر و دارای مبنا شد؛ همچنین حوزه درسی تشکیل داد و شاگردانی تربیت کرد.
[14] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص99، تهران 1371 ش.
[15] محمد رازی، آثار الحجه، ج2، ص10، قم 1332 ش.
ازدواج
سید دانش پژوهان بروجردی در بامداد یکی از روزهای ربیع الاول 1314 سر مست از باده دانش و حکمتی که استادان نامور حوزه سپاهان در کام روانش میریختند، در برابر حجرهاش نشسته بود که پیکی نامه پدر را به وی سپرد.
هر چند نامه پدر سید حسین را در شادی فرو برد ولی این سرور دیری نپایید زیرا پدر او را به وطن فراخوانده بود. ستاره بروجرد با این اندیشه که شاید پدر میخواهد او را به نجف گسیل دارد رنج سفر و بریدن از درس را به جان خرید و به زادگاهش برگشت ولی پدر اندیشهای دیگر در سر داشت. که البته با ناراحتی سیدحسین مواجه میشوند که به پدر میگوید: «پدر من با خاطر آسوده و جدیت بسیار سرگرم کسب علم بودم؛ ولی اکنون بیم دارم که تاهل میان من و مقصدی که در پیش گرفتهام حائل شود. »
[16] طباطبایی، محمدحسین، خاطرات زندگی آیتالله بروجردی، ص25، تهران، اطلاعات، 1341.
او با پای فشاری بر خواسته خویش مقدمات ازدواج فرزند را فراهم آورد. بدین ترتیب دانشجوی جوان بروجردی در 22 سالگی ازدواج کرد،
[17] زندگینامه آیه الله بروجردی، علی دوانی، ص 53ـ52.
دو یا سه ماه در زادگاهش ماند و سپس با خانواده سمت اصفهان رهسپار شد.
[18] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، ص 27.
هجرت به نجف
زمانی که سیدحسین در اصفهان مشغول کسب علم بود، روزی نامهای از طرف پدرشان دریافت میکند که در آن نامه ذکر شده بود که «به طرف بروجرد حرکت کن؛ زیرا وسایل و مقدمات سفر به نجف اشرف را فراهم ساختهام». دریافت چنین نامهای یکی از خوشترین ساعات زندگانی ایشان بود.
در 1320، راهی نجف شد و تا 1328 در نجف مشغول به تحصیل و تدریس شد؛ یکی از اساتید برجسته ایشان در نجف مرحوم آخوند خراسانی بودند. مرحوم آخوند به حسین آقا بسیار علاقمند بود. آیتالله بروجردی نیز علاقه و ارادت به مرحوم آخوند تا آخر عمر حفظ کردند،.
به زودی نظرهای بجا و قابل تأمل دانشور تازه وارد توجه استاد بزرگ حوزه نجف را جلب کرد و میان آنها پیوندی ناگسستنی پدید آورد. به گونهای که اگر پس از درس آخوند خراسانی، سخنی بر زبان نمیآورد، استاد وی را مخاطب قرار میداد و میفرمود: آقا نظری ندارید؟
اندک اندک ارج سید حسین بر شاگردان محفل آخوند نیز آشکار شد. آنها از او خواستند تا پس از خروج استاد از محفل، درس وی را با شرح و توضیح فزونتر بازگو کند. بدین ترتیب یکی از برنامههای مجتهد بروجردی تقریر درس استاد شد.
[19] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، ص 31 و 32.
در زمانیکه سیدحسین در نجف اشرف اقامت داشتند، نبوغ، استعداد، سرعت انتقال، فهم و درایت ایشان در محافل علمی نجف، نقل مجالس بود، به طوریکه از هر کوچه و گذری که عبور میکرد، طلاب جوان ایشان را به یکدیگر نشان میدادند و میگفتند: «حسین آقا این است».
سیدحسین بروجردی علاوه بر شرکت در مجالس درس آیتالله آخوندخراسانی از محضر علمای دیگری چون مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی و مرحوم آقا سیدکاظم یزدی کسب فیض میکردند. خود ایشان حوزههای درس تشکیل میدادند و کتاب فصول را برای جمعی از فضلا تدریس میکردند. البته این آغاز استادی و تدریس ایشان نبود؛ بلکه پیش از این نیز در زمانی که در حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل بودند، مرتبا طی یک دهه کتب شرح لمعه و فصول را تدریس میکردند.
[20] تمری، محمدرضا، شکوه شیعه، ص122، تهران، مرکز اسناد، 1387.
بازگشت به بروجرد
آیتالله بروجردی در اواخر سال 1328ق پس از نه سال توقف در نجف اشرف و کسب فیض از محضر اساتید بزرگ در حالیکه از آیتالله خراسانی و آیتالله شریعتاصفهانی به دریافت اجازه اجتهاد نائل گردیده بود، به اصرار و تاکید پدر به قصد آنکه دوباره به نجف باز گردد، راهی بروجرد شد.
مرحوم آخوندخراسانی طی نامهای به پدر آیتالله بروجردی ضمن تشریح شخصیت علمی وی سفارش میکند که او را به عنوان مجتهد مطلق جامع الشرایط بشناسد و به مردم معرفی کند تا در اخذا فتاوی و احکام شرعی به او مراجعه نمایند.
اما در 1329، مرگ پدر از یک سو و رحلت استادش، آخوند خراسانی (که در تشویق و تکریم بروجردی میکوشید) از سوی دیگر، و نیز درخواست مردم، سبب شد که وی در بروجرد به عنوان رهبر دینی بماند.
[21] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص101، تهران 1371 ش.
[22] اسماعیل علوی طباطبائی، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی»، ج1، ص710ـ711، در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مسجد اعظم قم، چاپ رضا استادی، قم 1365 ش.
آیتالله بروجردی از هنگام بازگشت به بروجرد تا موقع آمدن به قم جمعا سی و سه سال در آن شهر اقامت داشتند. بروجرد محیط ساکت و آرامی بود و شاگردان خوب و آماده تحصیلی داشت. ایشان از ابتدای فقه شروع به تدریس کردند. محل تدریس ایشان در مسجد سیدجواد جد ایشان و زمانی مدرسهی نوربخش و بیشتر اوقات در منزل خودشان بود. غالبا بالغ بر صد نفر از علما و فضلا در محضر درس ایشان حاضر بودند. ایشان در همان سالهایی که از نجف بازگشته بودند کتاب عروه الوثقی مرحوم سیدکاظم یزدی را حاشیه میکنند و همان موقع چاپ میشود.
[23] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی به روایت خاطره، ص46، تهران، 1382.
آیت الله بروجردی در 1345 راهی عراق و از آنجا عازم حج شد و هنگام بازگشت، هشت ماه در نجف توقف کرد.
در بند دژخیم شاهنشاه
موقع ورود به ایران، مأموران دولت وقت که از ملاقات او با علمای نجف بدگمان شده بودند، وی را بازداشت و به تهران منتقل کردند.
در تهران رضاخان به دیدارش شتافت. او که در پی یافتن فردی برای رویارویی با شیخ عبدالکریم حائری بود با سید مهربانی کرده، گفت: چیزی از من بخواه.
فقیه بروجردی اظهار بینیازی کرد ولی در برابر پافشاری شاه ناگزیر لب گشاده، فرمود: وقتی در ارکان حرب بودم مقدار جیره غذایی سربازان را ناکافی دیدم، اگر میخواهید کاری کنید فرمان دهید جیره آنها فزون یابد.
آن گاه در پاسخ رضاخان، که مسأله نادیده گرفتن جایگاه آیه الله العظمی حائری و پیروی دولتیان از مجتهد بروجردی را مطرح کرد، فرمود: خیر، شما با ایشان تماس بگیرید، من هم اگر کاری داشتم از طریق آن جناب با شما در میان مینهم.
آن گاه وی را به همراهی با روحانیت و عمل به دستورات الهی فراخوانده، چون میدانست اجازه سفر به قم و بروجرد به او نمیدهند، فرمود بر آنم به مشهد سفر کنم.
اندکی پس از خروج رضاخان، تیمورتاش پنجاه هزار تومان نزد آن مرجع وارسته آورد. فقیه بروجردی از پذیرش هدیه دربار خودداری کرد
[24] مجله حوزه، سال هشتم، ش 1 و 2، ص 336 و 344 و 337 و 277.
اقامت در مشهد
اما آیت الله بروجردی پس از مدّتی آزاد شد،
[25] محمد باقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیه الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ج1، ص31ـ33، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فرودین ـ تیر 1370).
[26] جواد علوی، آیه الله بروجردی در بروجرد، ج1، ص333ـ336، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
و به مشهد رفت و سیزده ماه (یا هشت ماه) در آنجا توقف کرد.
در مراجعت از مشهد، به اصرار آیت الله حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم، مدت کمی در قم اقامت کرد،
[27] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص104، تهران 1371 ش.
ولی به دلیل درخواستهای مکرّر مردم بروجرد یا به عللی دیگر، قم را به سوی بروجرد ترک گفت.
[28] جواد علوی، آیه الله بروجردی در بروجرد، ج1، ص337ـ338، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
وی به هنگام اقامت در بروجرد، یکی از مراجع تقلید محبوب و مورد احترام در غرب ایران بود و تا 1323 ش، در بروجرد به فعالیتهای علمی و اجتماعی اشتغال داشت.
[29] جواد علوی، آیه الله بروجردی در بروجرد، ج1، ص333ـ 338، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
هجرت به قم
در همین سال (1323)، بر اثر بیماری شدید، به بیمارستان فیروزآبادی تهران انتقال یافت.
در این هنگام حوزه علمیه قم را سیّد صدرالدین صدر، سیّد محمدحجت کوه کمری و سید محمدتقی خوانساری، اداره میکردند.
آیت الله بروجردی با تقدّم سنی و جایگاه والای علمی و اعتبار و نفوذی که داشت، می توانست حوزه علمیه قم را، که بر اثر فشارهای حکومت خصوصاً پس از فوت آیت الله حائری شدیداً تضعیف شده بود، سر و سامانی دوباره ببخشد.
آیتالله بروجردی سرانجام با دعوتهای مصرانه علمای قم و در پی درخواست جدّی بزرگان حوزه، تجّار و متدّینین قم و تهران، به خصوص تلاشهای بیوقفه امام خمینی در دعوت از ایشان برای برعهده گرفتن مرجعیت شیعه در قم در میان استقبال پرشور مردم در روز 14 محرم سال 1346 مطابق 9 دی 1323 [
و به نقلی در در آذر 1323 ]
وارد قم میشوند.
[30] محمد باقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیه الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ج1، ص43، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فرودین ـ تیر 1370).
[31] مرتضی مبرقعی، «مصاحبه با آیه الله سید مرتضی مبرقعی (فقیه)»، ج1، ص71، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
[32] جعفر احمدی، «مصاحبه با آیه الله سید جعفر احمدی»، ج1، ص80، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
[33] محمد فاضل لنکرانی، «مصاحبه با آیه الله محمد فاضل لنکرانی»، ج1، ص139، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
[34] جعفر سبحانی، «مصاحبه با آیه الله جعفر سبحانی»، ج1، ص182، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
آیتالله بروجردی بعد از ورود به قم شروع به تدریس فقه و اصول نمود. صبحها در مسجد عشقعلی، فقه و عصرها در مدرسه فیضیه، اصول درس میدادند.
[35] دوانی، علی، زندگانی زعیم بزرگ، ص56، تهران، بیتا، 1340.
مرجع موید
پس از وفات حضرت آیه الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (1325 ش) و آیت الله حاج آقا حسین قمی (1326 ش) در نجف، آیت الله بروجردی، تا زمان وفاتش در 1340 ش، از بزرگترین مراجع تقلید در جهان تشیع بود.
[36] اسماعیل علوی طباطبائی، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی»، ج1، ص713، در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مسجد اعظم قم، چاپ رضا استادی، قم 1365 ش.
با رحلت مرجع بزرگوار حضرت آیه الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی مرجعیت گوهر یگانه بروجرد فراگیر شد و مؤمنان از هر سو به آن فقیه وارسته مراجعه کردند.
ناگفته پیداست که عنایات و تأییدات الهی در رویکرد عمومی به آن فقیه وارسته نقشی سبز داشت. خاطرهها و سخنان بر جای مانده از دانشوران آن روزگار نشان میدهد که آفتاب رخشان سلسله طباطبایی زیر باران پیوسته امدادها و عنایتهای فرامادی قرار داشت. برای مثال حضرت آیه الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی، که خود از بزرگان روحانیت شیعه به شمار میآمد، پس از وانهادن محراب خویش به مرجع بروجردی به نجف شتافت.
مرجع شیعیان جهان، حضرت آیه الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی، که از بیماری رنج میبرد، جناب نهاوندی را مأمور اقامه جماعت کرد. شیخ نهاوندی دنباله این ماجرا را چنین بیان کرده است:
شب اولی که به جای ایشان برای خواندن نماز جماعت رفتم، وقتی بر سجاده قرار گرفتم، آوایی شنیدم که گفت «عظمت ولدی عظمتک» (فرزندم را بزرگ داشتی من نیز تو را بزرگ داشتم) برگشتم، به همه سو نگاه کردم، مردم در صفهای جماعت نشسته بودند، کسی جز من پیام غیبی را در نیافته بود.
[37] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، ص 65ـ71.
علاوه بر گفتار دانشمند گرانمایه حضرت شیخ علی اکبر نهاوندی کردار آن مرجع وارسته به ویژه در سالهای زندگیِ قم دلیل روشنی بر معنویت و همراهی پیوسته تأییدات الهی با فقیه فروتن بروجردی است. کرداری که شاگردانش از آن پرده برداشتند و برای همیشه در سینه تاریخ به یادگار نهادند:
1. همسر یکی از دانشجویان باردار بود. هنگام زایمان او را نزد پزشکی به نام اسماعیل موسوی برد. پس از زایمان، پزشک به پدر نوزاد گفت: این پسرت را من نجات دادم، اگر من نبودم میمرد، دوست دارم نامش را اسماعیل بگذاری.
دانشجوی جوان نیز نام کودک را اسماعیل نهاد ولی دریغ که نوزاد از نخستین روز تولد در بیماری و درد فرو رفت. تلاشهای شبانه روزی پدر و مادر و مراجعه به پزشکان گوناگون سودمند واقع نشد و کودک میان دنیا و برزخ سرگردان ماند. دانشجو، که دستش از همه جا کوتاه مینمود، نزد استاد وارسته حوزه حضرت آیه الله العظمی بروجردی سفره دل گشاد و گفت: آقا، خداوند نوزادی به من داده که از نخستین روز تولد تا کنون پیوسته بیمار است، نمیدانم چه کنم:
استاد مهربان فرمود: نامش را عوض کنید خوب میشود.
دانشجو، که هرگز داستان سفارش پزشک و نامگذاری نوزاد را برای استاد نگفته بود، شگفت زده به خانه رفت، نام کودک را «امیر» نهاد و او برای همیشه از بیماری و رنج رهایی بخشید.
[38] خاطره از استاد معظم حضرت آیه الله حرم پناهی دام ظله.
2. دانشجویی دیگر داستان دلدادگیاش به استاد را چنین باز گفته است:
وقتی تازه به قم آمده بودم، آقا برایم شهریه فرستاد. من نپذیرفتم و گفتم: زمینی در شمال دارم که درآمدش مرا کافی است.
پس از چندی خشکسالی شمال را در بر گرفت. من برای گذران زندگی به قرض روی آوردم. چون میزان بدهیها زیاد شد، ناگزیر فرشهای خانه را جمع کردم و یکی از بازاریان را به خانه بردم تا آن را بخرد. مرد بازاری بهایی اندک برای فرش بر زبان آورده، بهایی که برای پرداخت بدهیهایم کافی نبود. بازاری دیگری را به خانه بردم، اما او بهایی کمتر از اولی پیشنهاد کرد.
من سرگردان و مردد بودم که ناگهان صدای در مرا به خود آورد، شتابان سمت در دویدم؛ حاج احمد، خادم استاد، پشت در بود. او پاکتی به من سپرد و گفت: این را آقا برای شما فرستاده.
به پاکت نگریستم، اثری از پول در آن نبود. چون گشودم چکی در آن یافتم. چکی که مبلغ آن درست به اندازه بدهیام بود. شگفتی وجودم را فراگرفت زیرا جز من و خداوند هیچ کس از میزان کامل بدهیام خبر نداشت.
[39] خاطره از استاد معظم حضرت آیه الله حرم پناهی دام ظله.
نفوذ کم نظیر او در دوران مرجعیّت به گونه ای بود که دولت حاکم سعی میکرد با مخالفت وی روبرو نشود.
اصلاحات در حوزه علمیه قم
ایشان در قم نیز اقدامات اصلاحی چندی نیز انجام دادند و گاه به گاه از بینظمی و عدم وجود مسئولیت در حوزه شکایت میکردند. ایشان برای ورود طلاب به حوزه، امتحان ورودی برقرار کردند و برخورداری از مزایای حوزه را موکول به موفقیت در امتحان نمودند. در مورد شهریه، مراتب فضل و سابقه علمی را رعایت میکردند و علاوه بر شهریه عمومی برای فضلای زبده امتیاز قائل بودند و به طور منظم و نامنظم به آنها کمک میکردند. علاوه بر دفتر عمومی دفتری به نام حسبالامری داشتند که به این قبیل افراد و یا خاندانهای علمی و کسانی که مورد نظر ایشان بود اختصاص داشت. وی با هرج و مرج و بینظمی بسیار مخالف بودند و از اینکه طلاب به خاطر حرکتهای سیاسی و امثال آن آرامش و نظم حوزه را برهم میزدند ناراحت شده و آنها را موعظه مینمودند.
[40] واعظ زاده خراسانی، محمد، زندگی آیتالله بروجردی، ص54، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1385.
اعزام مبلغ به خارج از کشور
یکی از کارهای ابتکاری آیتالله در امر تبلیغ، اعزام محصل به خارج از کشور بود که برای اولین بار کسانی را همچون مرحوم محققی دشتی را که از لحاظ سیرت و صورت و دانستن زبان و علوم روز امتیاز داشت به آلمان گسیل کرد. ایشان در هامبورگ مسجد باشکوهی به یادگار گذاشتند.
[41] واعظ زاده خراسانی، محمد، زندگی آیتالله بروجردی، ص53، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1385.
فعالیت سیاسی و اجتماعی
با وجود ارتباط نزدیک بروجردی و آخوند خراسانی، هنوز نشانه ای از مداخله او در انقلاب مشروطیت به دست نیامده است.
گویا بر اثر خاطرات ناگواری که از برخی رویدادهای مشروطیت داشت، از دخالت مستقیم در اموری که به تعبیر خودش «آغاز و پایان آن روشن نبود»، پرهیز میکرد.
[42] محمد باقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیه الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ج1، ص36، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فرودین ـ تیر 1370).
[43] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص352، تهران 1371 ش.
با این همه در برابر کارهای ضدّ دینی حکومت شاه سکوت نمیکرد، از همراهی با حرکتهای سیاسی و دینی در صورت لزوم دریغ نمیورزید و از نفوذ دینی و اجتماعی خود بهره میجُست.
برخی از فعالیتهای سیاسی وی عبارت است از:
تهدید به خروج از بروجرد در اعتراض به فعالیت فرقه ضالّه
[44] جواد علوی، آیه الله بروجردی در بروجرد، ص 328، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
دفاع صریح و اظهار همراهی با آیت اللّه قمی بعد از شهریور 1320
[45] محمد باقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیه الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ج1، ص54، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فرودین ـ تیر 1370).
[46] علی صافی گلپایگانی، «مصاحبه با آیه الله شیخ علی صافی گلپایگانی»، ج1، ص116، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
پیشگیری جدّی از حضور افراد ناباب و ضدّ دین در دستگاه اداری کشور
[47] علی دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج1، ص359ـ360، تهران 1371 ش.
[48] جعفر سبحانی، «مصاحبه با آیه الله جعفر سبحانی»، ج1، ص182، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
[49] محمد واعظ زاده خراسانی، «مصاحبه با حجه الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی»، ج1، ص231، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
مخالفت قاطع با تغییر خطّ
[50] محمد فاضل لنکرانی، «مصاحبه با آیه الله محمد فاضل لنکرانی»، ج1، ص153ـ154، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
مخالفت جدی با برخی اقدامات دولت که بعدها شاه در اشاره به همین مخالفت، او را «مقام غیرمسئولِ» مانع اجرای برنامه های خود معرفی میکرد
[51] محمد باقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیه الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ج1، ص50، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فرودین ـ تیر 1370).
تلاش برای رهانیدن آیت الله کاشانی از محاکمه در دادگاههای دوران پهلوی
[52] محمد فاضل لنکرانی، «مصاحبه با آیه الله محمد فاضل لنکرانی»، ج1، ص155، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
مخالفت با پیشنهاد نیابت سلطنت خواهر شاه
[53] علی صافی گلپایگانی، «مصاحبه با آیه الله شیخ علی صافی گلپایگانی»، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
کمکِ مالی پنهانی به گروه فداییان اسلام
[54] حسین بُدَلا، «مصاحبه با حجه الاسلام و المسلمین سید حسین بدلا»، ج1، ص98، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
حمایت از دولت دکتر مصدق
[55] محمد واعظ زاده خراسانی، «مصاحبه با حجه الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی»، ج1، ص226، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
و صدور بیانیه در اعتراض به اشغال فلسطین.
[56] محمد واعظ زاده خراسانی، «مصاحبه با حجه الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی»، ج1، ص238، حوزه، سال 8، ش 1ـ2 (فروردین ـ تیر 1370).
دربار و مرجعیت
دربار از مشکلات پیوسته فقیه پاک رأی بروجرد به شمار میآمد. تبلیغات پرحجم روزنامهها و مجلات وابسته در راه دین زدایی و دور ساختن مردم از فرهنگ اصیل اسلامی مرجع بیدار شیعه را رنج میداد. بنابراین گاه بر میآشفت و خشمگینانه به شاه هشدار میداد. روزی به اقبال، نخست وزیر وقت، گفت: پدرش (رضاخان) بیسواد بود ولی یک مقدار شعور داشت. اما این شعور هم ندارد و چیزی ملتفت نمیشود.
[57] زندگینامه آیه الله بروجردی، ص 97.
گاهی از پذیرش او خودداری میکرد و میفرمود: حتماً میخواهد همان طور که چند تا عکس با زنش در این مسافرت گرفته است بیاید با من هم عکس بگیرد.
و زمانی به شدیدترین وجه ممکن در برابر نقشههای او میایستاد. برای مثال وقتی شاه مسأله تغییر خط ایران از فارسی به لاتین را مطرح کرد و در این راه تبلیغات فراوان انجام داد، مرجع دلاور شیعه چون سدی آهنین در برابر دربار ایستاد و گفت: … من تا زندهام اجازه نمیدهم این کار را عملی کنند به هر جا که میخواهد منتهی شود.
[58] مجله حوزه، سال هشتم، ش 1 و 2، ص 115 و 116.
منابع موجود نشان میدهد که آن پیر فرزانه در کنار کمک به انقلابیون مؤمن سیاستی بسیار دقیق داشت. او چنان میاندیشید که مردم برای تحمل دشواریها آمادگی ندارند و اگر با فشار نیروهای دولتی روبرو شوند مرجعیت را تنها مینهند. بنابراین زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمیدید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندنِ کامل وی را موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان میدانست پس گاه با وی مدارا میکرد تا آن جوان مغرور جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد.
[59] مجله حوزه، سال هشتم، ش 1 و 2، ص 115 و 154 و 52 و 280.
فعالیتهای مذهبی
در زمان مرجعیت بروجردی، اقدامات مذهبی و اجتماعی فراوانی صورت گرفت، از جمله: ساختن یا بازسازی چندین کتابخانه، بیمارستان، مسجد، مدرسه و مدرسه علمیّه در نواحی مختلف ایران و سایر کشورها، از جمله در عراق و آلمان
[60] اسماعیل علوی طباطبائی، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی»، ج1، ص721ـ722، در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مسجد اعظم قم، چاپ رضا استادی، قم 1365 ش.
انتشار برخی کتابهای دینی خصوصاً آثار مهم عالمان پیشین و کتابهای زیادی به زبان ساده برای تبلیغ مسائل مذهبی؛
تأسیس دو نشریه ماهانه و سالانه دینی به ابتکار عدّه ای از مدرسان حوزه و با تأیید آیت الله بروجردی؛
اعزام هیئتهای دینی به اروپا، ایالات متحده، پاکستان، عربستان سعودی و آفریقا .
همچنین حوزه علمیه قم، که در ایام مرجعیت آیت الله حائری صرفاً تالی مناسبی برای حوزه نجف به شمار میرفت، در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی به صورت مهمترین مرکز روحانی و دینی جهان تشیع درآمد؛ و در سایه همین مرکزیت بود که این حوزه وسعت یافت و بسیاری از طلاب و علمای شیعه به آن جذب شدند، و شمار آنان از پنج هزار تن گذشت و حوزه نجف برای نخستین بار، از کمکهای مالی حوزه قم استفاده کرد.
بروجردی با سازماندهی کارهای حوزه، برگزاری جلسات امتحانی طلاّب، تشویق طلاب درسخوان، توصیه نگارش کتابهای ساده و درست دینی، تلاش برای حفظ حیثیت روحانیان در قم و در سایر شهرها، در گرایش نسل جوان به علوم دینی سهم جدّی داشت.
[61] اسماعیل علوی طباطبائی، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی»، ج1، ص720، در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مسجد اعظم قم، چاپ رضا استادی، قم 1365 ش.
او با احاطه کم نظیر بر علوم مختلف اسلامی و آگاهی از دانشهایی مثل نجوم و تاریخ، و مطالعه کتابهای غیر دینی و اطلاع از روند علمی و فرهنگی جهان، به زدودن پیرایههایی که بر دین افزوده شده بود، همت گماشت.
او در اعزام مبلغان مذهبی به داخل و خارج، همه نکات لازم را رعایت میکرد و از این رو از عوامل مؤثر علاقه مندی افراد به علوم دینی و روحانیت و نیز نفی تبلیغات ضد مذهبی بود که با سرعت و وسعت در آن روزگار انجام میگرفت.
سهم آیت الله بروجردی در پیشبرد علوم دینی بسیار چشمگیر است.
سالهای درخشان
حضور فقیهی با چنین معنویت و تأییدات الهی حوزه مقدس قم را که، زیر ضربان پیوسته عوامل رضاخان ناتوان شده بود، جانی تازه بخشید. اینک همه چیز برای گسترش حوزه و مستحکم ساختن بنیادهای علمی و اقتصادی آن آماده بود. پیروان مؤمن فقیه بروجردی انبوه وجوه شرعی و هدایای خویش را نزد مرجع وارستهشان گسیل میکردند و دانشجویان از گوشه و کنار کشور برای بهرهگیری از دریای دانش آن بزرگمرد به قم میشتافتند.
مرجع پاکدلان با روشن بینی خاص خویش آستین همت بالا زد و در کنار تدریس روزانه به اصلاحات اساسی دست یازید.
سامان دادن به وضعیت درسی حوزه، رسیدگی به مسایل مالی دانش پژوهان، برقرار ساختن ارتباط با دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه و محافل رسمی برادران اهل سنت برای ایجاد وحدت میان گروههای مسلمان،
[62] زندگینامه آیه الله بروجردی، ص 170ـ171.
گسیل کردن نمایندگانی به اروپا و امریکا
[63] خاطرات زندگانی آیه الله بروجردی، ص 89 و 126.
برای شناساندن اسلام واقعی به مردم آن مناطق بخشی از اقدامات آن آفتاب فروزان به شمار میرود.
ناگفته پیداست که فقیه فرزانهای چون وی هرگز نمیتوانست در برابر رویدادهای داخلی بیتفاوت باشد. او چ
چرا پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي بهترین انتخاب برای ارائههای شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، ارائهای جذاب و حرفهای میتواند تأثیر بزرگی در جلب توجه مخاطبان داشته باشد. فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با طراحی منظم، زیبا و استاندارد به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شیوهای خیرهکننده و اثرگذار ارائه دهید. این فایل با جزئیات دقیق و ساختار حرفهای، ابزاری مطمئن برای موفقیت در ارائههای شماست.
ویژگیهای برتر فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي:
- طراحی بینقص و خلاقانه: تمام جزئیات پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با دقت طراحی شدهاند تا نیازهای ارائههای تخصصی شما را برآورده کند.
- ساختاری ساده و منظم: محتوا در پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي به گونهای سازماندهی شده که بهراحتی خوانده شود و مفاهیم به صورت شفاف انتقال یابد.
- جلوههای بصری منحصربهفرد: استفاده از رنگهای هماهنگ و گرافیکهای حرفهای، فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي را از سایر فایلها متمایز میکند.
- کاربرد گسترده: پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي برای جلسات کاری، پروژههای علمی و حتی تدریس بسیار مناسب است.
- امکان ویرایش آسان: پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي به شما اجازه میدهد تغییرات دلخواه خود را با سرعت و سهولت اعمال کنید.
چطور با پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي بهترین نتیجه را کسب کنید؟
برای داشتن یک ارائه حرفهای و بدون نقص، کافی است پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي را دانلود کرده و به کار ببرید. این فایل آماده به شما امکان میدهد که تنها با چند کلیک ساده، اسلایدها را مطابق نیاز خود تغییر دهید و از طراحی حرفهای آن بهرهمند شوید.
انتخابی عالی برای همه کاربران:
فرقی نمیکند که دانشجو، مدرس یا متخصص باشید؛ پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی ساده و حرفهای ارائه دهید. با صرفهجویی در زمان، کیفیت ارائه شما ارتقا مییابد و مخاطبان تحت تأثیر قرار میگیرند.
چرا به ما اعتماد کنید؟
پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي با توجه به نیازهای واقعی کاربران طراحی شده است. تیم ما با بررسی بازخوردها محصولی ارائه کرده که از نظر محتوا و طراحی بینقص است. ما تضمین میکنیم که فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي شما را ناامید نخواهد کرد و در صورت نیاز، پشتیبانی کامل ارائه میدهیم.
همین حالا فایل پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي را دانلود کنید:
اگر به دنبال ارائهای متمایز، حرفهای و تأثیرگذار هستید، پاورپوینت آيةاللهالعظمي حاجآقا حسين بروجردي همان چیزی است که نیاز دارید. فرصت را از دست ندهید و همین حالا آن را دریافت کنید تا یک تجربه خاص و فراموشنشدنی داشته باشید.
شماره پشتیبانی برای ارسال اس ام اس : 09054791747