ارائهی پاورپوینت ادله ريش تراشي – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي شامل 120 اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای پاورپوینت ادله ريش تراشي به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای پاورپوینت ادله ريش تراشي با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی پاورپوینت ادله ريش تراشي با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن پاورپوینت ادله ريش تراشي :
پاورپوینت ادله ريش تراشي
در این مقاله نخست اشارهای اجمالی به ادلهای میشود که برای حرمت ریش تراشی به آنها استدلال شده است، سپس فروع مسئله ریش تراشی در پی میآید.
فهرست مندرجات
2 – بررسی اجمالی ادلّه حرمت ریش تراشی
2.1 – دلیل اول
2.2 – دلیل دوم
2.3 – دلیل سوم
2.4 – دلیل چهارم
2.5 – دلیل پنجم
2.6 – دلیل ششم
2.7 – دلیل هفتم
2.8 – دلیل هشتم
2.9 – دلیل نهم
2.10 – دلیل دهم
2.11 – دلیل یازدهم
2.12 – دلیل دوازدهم
2.13 – دلیل سیزدهم
2.14 – دلیل چهاردهم
3 – بررسی قول به کفایت ریش پروفسوری
4 – ادله اثبات حرمت ریش تراشی
4.1 – وجه متباین بودن دلایل مذکور
5 – عبارت لحیه در کلمات، معصومان و لغویان
5.1 – لغویان متقدم و متأخّر
5.1.1 – کلام ابنسکیت
5.1.2 – سخن ابنفارس
5.1.3 – کلام موجود در کتاب خزانه الأدب
5.1.4 – سخن فیروزآبادی
5.2 – لحیه در کلمات معصومان (ع)
5.2.1 – روایت اول
5.2.1.1 – استشهاد بهروایت مذکور
5.2.2 – روایت دوم
5.2.3 – روایت سوم
5.2.4 – روایت چهارم
5.2.5 – روایت پنجم
5.2.6 – روایت ششم
6 – بررسی عبارت (لحیه) در کلمات علمای شیعه و اهل سنت
6.1 – کلام محقق حلی
6.2 – عبارت شهید اول
6.3 – سخن شهید ثانی
6.4 – کلام مالک
6.5 – نظر ابنجُریر طَبری
7 – سه دسته قرینه برای اثبات معنای وسیع لحیه
8 – نظر طریحی و فیومی
9 – بحث حجیت قول لغوی
9.1 – نتیجه
10 – مستند معتقدان به جواز تراشیدن موهای عارضان
10.1 – تفاوت دو روایت
10.2 – مراد از أخذ در روایات مذکور
10.2.1 – دو کلام برای اثبات مراد أخذ
10.2.2 – نتیجه دو کلام مذکور
11 – حرمت حلق موهای گونه
11.1 – دلایل
11.2 – مصداق لحیه
11.3 – معنای عارضان
11.4 – معنای خد
11.5 – کلام ابنمنظور در معنای خد
11.6 – سخن ثعالبی
12 – استدلال به سیره متشرعه برای اثبات جواز حلق
13 – فهرست منابع
14 – پانویس
15 – منبع
دو بحث از فروعات مسئله ریش تراشی
این نوشته به دو بحث از فروعات مسئله ریش تراشی میپردازد:
یکم. جواز (ریش پروفسوری).
دوم. حرمت تراشیدن موهای گونه.
درباره این فرع برای نخستین بار به تفصیل بحث میشود، اگرچه بعضی از فقها اشارهای اجمالی به بعضی از این بحثها داشتهاند.
بررسی اجمالی ادلّه حرمت ریش تراشی
اکثر ادلهای که برخی از فقها به آنها استدلال کردهاند نزد نگارنده غیر مقبول است و اشکالات آن در رسالهای مستقل بررسی است. آن ادله از این شمار است:
دلیل اول
اجماع فقهای شیعه از قرن هشتم تاکنون به گونهای که جز افراد نادر، کسی فتوا به جواز آن نداده است. اولین کسی که فتوای او موجود است، فخرالمحققین در (الحواشی الفخریه) است. شیخ بلاغی در کتاب رساله فی حرمه حلق اللحیّه
[1] شیخ بلاغی، رساله فی حرمه حلق اللحیّه، ج1، ص155.
از او این مطلب را نقل کرده است و بعد از ایشان شهید اول در القواعد والفوائد
[2] شهید اول، القواعد والفوائد، ج1، ص232.
و ابنأبی جمهور احسائی در کتاب الأقطاب الفقهیه
[3] ابن ابی جمهور احسائی، الاقطاب الفقهیه، ج1، ص69.
و بعد از ایشان بسیاری از فقهای قرن یازدهم تاکنون تصریح به حرمت آن کردهاند. البته بعضی از فقها از قدمای شیعه فقط به نقل بعضی از روایات مربوط به این بحث اکتفا کردهاند، مثل ثقهالإسلام کلینی در الکافی
[4] کلینی، الکافی، ج1، ص346.
و سیدمرتضی در أمالی
[5] سید مرتضی، أمالی، ج4، ص105.
و علامه حلی در منتهی المطلب
[6] علامه حلی، منتهی المطلب، ج1، ص319.
و تذکره الفقهاء.
[7] علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج2، ص253.
دلیل دوم
آیه شریفه.
[8] نساء/سوره4، آیه118.
تغییر خلق اللّه حرام است.
دلیل سوم
آیه شریفه (ثم أوحینا إلیک أن أتبع مله إبراهیم حنیفاً)
[9] نحل/سوره16، آیه123.
به ضمیمه روایتی که در تفسیر قمی
[10] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص423.
از امام صادق (ع) نقل شده است: (ثم ّ أنزل علیه الحنیفیّه وهی الطهاره وهی عشره أشیاء: خمسه منها فی الرأس وخمسه منها فی البدن فأمّا التی فی الرأس فأخذ الشارب وإعفاء اللحی وطم ّ الشعر والسواک والخلال وأما التی فی البدن فحلق الشعر من البدن والختان وتقلیم الأظفار والغسل من الجنابه والطور بالماء، فهذه الحنیفیّه الظاهره التی جاء بهاء إبراهیم فلم تنسخ ولاتنسخ إلی یوم القیامه وهو قوله وإتبع مله إبراهیم حنیفاً).
دلیل چهارم
روایاتی که از هم شکل شدن با دشمنان خدا نهی میکند و ما را از پیمودن مسیر آنها باز میدارد، مانند روایت:
[11] علی نمازی، مستدرک سفینهالبحار، ج5، ص346، مؤسسه النشر الاسلامی، قم.
(لیس منا من تشبّه بغیرنا لاتتشبّهوا بالیهود والنصاری).
باتوجه به اینکه ریش تراشی سیره عملی کفار است. پس به مقتضای این عمومات، حرام میشود. علاوه بر اینکه در برخی از روایاتی که مربوط به بحث ریش است، اشاره به این نکته شده که خود را شبیه به کفار نکنید.
دلیل پنجم
ادلهای که تشبّه زنان به مردان و مردان به زنان را حرام کرده است، مثل نبوی مشهور.
[12] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص211.
واضح است کسی که ریش خود را میتراشد از نظر صورت شبیه به زنان میشود.
دلیل ششم
روایتی از پیامبر (ص) که در کتاب الجعفریات
[13] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص157.
آمده است: که از تعبیر به لعن حرمت ریش تراشی استفاده میشود و مراد از مثله در این روایت این نیست که کسی ریش دیگری را بتراشد، بلکه مراد این است که شخصی ریش خود را بتراشد؛ زیرا لفظ (مثله) در بسیاری از موارد در موردی استعمال شده که شخصی به خود ضرری وارد کند.
دلیل هفتم
رسول اکرم (ص) فرمود: (عشر خصالٍ عملها قوم لوط بها أهلکوا وتزیدها أمتی بخله: إتیان الرّجال بعضهم بعضاً ورمیهم بالجلاهق والخذف ولعبهم بالحمام وضرب الدفوف وشرب الخمور وقص ّ اللّحیه وطول الشارب والصّفیر والتّصفیق ولباس الحریر ویزیدها أمّتی بخله: إتیان النساء بعضهن بعضاً).
[14] تاریخ مدینه دمشق، ج50، ص321.
دلیل هشتم
روایتی به نقل از حبابه الوالبیه از علی (ع) : (فی شرطه الخمیس ومعه درّه لها سبّابتان یضرب بها بیّاعی الجرّی والمار ماهی والزّمار ویقول لهم: یا بیاعی مسوخ بنی إسرائیل وجند بنی مروان فقام إلیه فرات بن أحنف فقال یا أمیرالمؤمنین! وما جند بنی مروان؟ قال: فقال له: أقوام حلقوا اللحی وفتلوا الشّوارب فمسخوا).
[15] کلینی، الکافی، ج1، ص346.
مسخ شدن آن قوم دلالت میکند که این عمل برای آنها حرام بوده است و از تقریر حضرت، حرمت ریش تراشی استفاده میشود و اگر هم تقریر حضرت در این حدیث احراز نشود، با استصحاب حکم شرایع سابقه، حرمت ریش تراشی اثبات میشود.
دلیل نهم
پیامبر اکرم (ص) فرمود: (لیس منّا من سلق ولا خرق ولا حلق).
[16] ابنابی جمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج1، ص111.
از این روایت چنین استفاده میکنند که (لیس منّا) در حرمت ظهور دارد و اطلاق حلق شامل حلق لحیه در غیر مصیبت دیدن نیز بشود.
دلیل دهم
روایاتی که برای حق لحیه دیگری، دیه قرار داده است، مثل روایتی از امام صادق (ع) که فرمود: (قضی أمیرالمؤمنین (ع) فی الّلحیه إذا حلقت فلم تنبت الدّیه کامله فإذا نبتت فثلث الدّیه).
[17] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج19، ص260.
از ارزش داشتن ریش به وجوب نگاه داشتن آن پی میبریم.
دلیل یازدهم
روایاتی که اثبات میکند کندن موی سفید (چه از ریش و چه از موی سر) حرام است، مثل روایتی از علی (ع) که فرمود: (لاینتف الشّیب فإنه نور للمسلم).
[18] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص432.
که با اجماع مرکب بین موی سفید و غیر آن و بین نتف (کندن مو) و حلق، حرمت ریش تراشی اثبات میشود.
دلیل دوازدهم
روایاتی که وجود ریش در مردان را مایه زینت ایشان میشمرند و برخی از حکمتهای خلقت ریش برای مردان را بیان میکنند، مانند حدیثی از امام رضا (ع) که فرمود: (زین اللّه الرّجال باللّحی وجعلها فصلاً یستدل ّ بها علی الرّجال والنّساء).
[19] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج58، ص316.
ریش را برای مردان زینت شمرده، فمیده میشود که مردان نباید ریش را بتراشند.
دلیل سیزدهم
دستهای از روایات که به إعفاء لحی و کوتاه کردن شارب امر میکند. رسول خدا (ص) فرمود: (حفّوا الشوارب وأعفوا اللّحی ولا تتشبّهوا بالمجوس).
[20] شیخ صدوق، معانی الاخبار، ج1، ص291.
اگر امر بر وجوب حمل شود و مراد از إعفاء لحیه، اصل ریش گذاشتن باشد و هم بلند کردن آن و نه اینکه اعفاء فقط به معنای بلند کردن ریش باشد، این حدیث نیز بر حرمت ریش تراشی دلالت میکند.
دلیل چهاردهم
عقل به سه بیان بر حرمت ریش تراشی حکم میکند: یکم آنکه ریش تراشی سبب ضرر رسیدن به انسان است و ضرر انسان به خویشتن قبیح است. بنابر گفته بسیاری از پزشکان متخصص، وجود ریش منافعی به دنبال دارد و ریش تراشی مضراتی را به بار میآورد. دوم آنکه ریش تراشی موجب تشبه مرد به زن میشود و عقل، تشبه زن و مرد به یکدیگر را قبیح میداند. سوم آنکه بنابر حکم عقل تصرف عبد غیرمأذون در ملک مالکش قبیح است و انسان ملک خداوند است و خداوند به او اذن نداده که او بخواهد ریش مخلوق خداوند را بتراشد.
بررسی قول به کفایت ریش پروفسوری
آیت اللّه خوئی
[21] آیت الله خوئی، صراط النجاه، ج2، ص285.
اولین بار به این مسئله اشاره کرد و آن را جایز شمرد. پس از ایشان برخی از معاصران از مراجع عظام
[22] آیت الله خوئی، صراط النجاه، ج1، ص519.
نیز به آن معتقد شدند. از این رو، اثری از این بحث در کلمات پیش از آیت اللّه خوئی دیده نمیشود و حتی معتقدان به این نظریه نیز برای اثبات آن، به طور کامل به بررسی آن نپرداختهاند. برای نمونه، آیت اللّه خوئی در کتاب صراط النجاه
[23] آیت الله خوئی، صراط النجاه، ج2، ص285.
فقط با اشاره به اینکه (لحیه) شامل غیرموهای چانه نمیشود، این نظریه را اثبات میکند و در کتب فقهی ایشان از علل اینکه لحیه به این معناست و اینکه مقتضای دیگر ادله چیست، بحث نشده است.
ادله اثبات حرمت ریش تراشی
برای مشخص شدن نظر صحیح ادله سیزده گانهای در پی میآید که برای اثبات حرمت ریش تراشی آورده شده است:
دلیل اول: اکثر علما مسئله ریش تراشی را مطرح کردهاند، موضوع این حکم را (لحیه) قرار دادهاند. و خواهد آمد که مفهوم لحیه، مخصوص موهای چانه نیست.
دلیل دوم: طبق این دلیل، ریش پروفسوری کفایت نمیکند؛ زیرا بر تراشیدن موهای کنار صورت (عارضان)، تغییر خلق اللّه صدق میکند.
دلیل سوم: درباره تعبیر (لحیه) است که بحث درباره آن خواهد آمد.
دلیل چهارم: چون بسیاری از کفار در زمان حاضر، ریش پروفسوری میگذارند و ملاک در بحث تشبه به کفار، کفار معاصر است، ریش پروفسوری کفایت نمیکند.
دلیل پنجم: ریش پروفسوری کفایت نمیکند؛ زیرا اگرچه با نگاه به موهای چانه، شبیه زنان نمیشود، پس از تراشیدن دو طر صورت خود، با نگاه به آن بخش صورت شبیه به زنان میشود و دلیل عقل با همه وجوهش حلق قسمتی از ریش را نیز حرام میکند و در ادله دیگر، از کلمه (لحیه) یا (لحی) تعبیر شده است. فقط در دلیل نهم و یازدهم از این تعبیر استفاده نشده است. اما دلیل نهم که به (ولاحلق) تعبیر کرده، اگر مقدمات حکمت را در آن روایت تمام بدانیم، بر کفایت نکردن ریش پروفسوری دلالت میکند؛ زیرا حلق دو طرف صورت از اطلاق این روایت میشود و اما اگر مقدمات حکمت آن تمام نشود، راویت مجمل میشود و چون دوران امر، بین دو متباین است، تراشیدن هرجا از صورت، به مقتضای قاعده اشتغال ، حرام میشود.
وجه متباین بودن دلایل مذکور
وجه متباین بودن آنها این است که مراد از روایت، یکی از این سه مورد است:
یکم. تمام موهای صورت.
دوم، موهای چانه فقط و سوم موهای دو طرف صورت فقط. ولی چون احتمال سوم به دلیل اجماع مرکب از بین میرود، دوران امر بین أقل و اکثر خواهد شد و درباره موهای دو طرف صورت، اصل برائت جاری میگردد.
اما دلیل یازدهم که از نتف شیب نهی کرده است، تعبیر (شیب) را به کار برده که در لغت، به معنای موی سپید است و شامل همه موهای سپید میشود؛ چه موهای سر و چه موهای صورت و چه غیر آن. بنابراین، طبق اطلاق دلیل نیز ریش پروفسوری کفایت نمیکند.
چنان که پیداست، همه ادله بر حرمت ریش تراشی، اقتضا میکند که ریش پروفسوری کفایت نکند.
بر فرض که بعضی از ادله، در حرمت تراشیدن موهای چانه ظهور داشته باشند و حرمت تراشیدن موهای دو طرف صورت (عارضان) را ثابت نکنند، تعارضی بین ادله به وجود نمیآید؛ زیرا برخی از ادله مقدار خاصی را متعلق حرمت دانسته است و ادله دیگر معنای وسیعتری را متعلق حرمت شمردهاند قرار و بین دو دلیل اثباتی تعارضی نیست؛ زیرا مفروض آن است که دلیلی که معنای ضیقی را اثبات میکند، مفهوم ندارد. برای مثال، اگر دلیلی دلالت کند که تراشیدن موهای چانه حرام است، حرام نبودن تراشیدن موهای غیرچانه را اثبات نمیکند.
عبارت لحیه در کلمات، معصومان و لغویان
باید دید که عبارت لحیه در کلمات، معصومان (ع) و لغویان و فقها تنها بر موهای چانه گفته شده و یا شامل موهای عارضان نیز میشود.
لغویان متقدم و متأخّر
برخی از لغویان تصریح کردهاند که لحیه، به معنای موهای چانه و دو طرف صورت است. ابنمنظور در لسان العرب،
[24] ابنمنظور، لسان العرب، ج12، ص259.
زبیدی در تاج العروس
[25] زبیدی، تاج العروس، ج20، ص144.
به نقل از استادش، فیروزآبادی در قاموس
[26] فیروز آبادی، قاموس، ج4، ص558.
و بسیاری از لغویان متأخر در کتابهایی مثل المنجد،
[27] المنجد، ج1، ص717.
أقرب الموارد،
[28] أقرب الموارد، ج2، ص1135.
فرهنگنامه لاروس،
[29] فرهنگنامه لاروس، ج1، ص1030.
قُطر المحیط
[30] قُطر المحیط، ج2، ص1934.
تألیف بُستانی به این معنا اشاره کردهاند، ولی برخی از لغویان به این معنا تصریح ننمودهاند، ولی از کلمات آنان در موارد مختلف معلوم میشود که معنای لحیه، شامل موهای دوگونه نیز میشود. افزون بر این از استعمالات مختلف لحیه، معنای وسیع آن فهمیده میشود و حتی این استعمالات، در کلام کسانی به چشم میخورد که به معنای وسیح لحیه تصریح کردهاند.
کلام ابنسکیت
ابنسکّیت در کتاب الکنز اللّغوی
[31] ابنسکّیت، کتاب الکنز اللّغوی، ج1، ص176.
و ابناثیر در کتاب النهایه
[32] ابناثیر، النهایه، ج3، ص212.
مینویسند:
والعارض مِن اللّحیه، ما نبت علی عرض اللّحی فوق الذَّقن؛
عارض از لحیه، آن موضعی است که در عرض ریش و بالای چانه بر روی آن، ریش میروید.
عبارت (والعارض من اللّحیه) دلالت میکند که عارضان جزء لحیه به شمار میآید؛ زیرا (من) تبعیضیه است.
سخن ابنفارس
ابنفارس در کتاب معجم مقائیس اللغه
[33] ابنفارس، معجم مقائیس اللغه، ج5، ص240.
مینویسد:
اللّحی: العظم الذی تنبت علیه اللّحیه من الانسان وغیره؛
لحی: استخوانی است که بر روی آن، ریش انسان و غیر انسان میروید.
بی گمان در عرب به دو استخوان اطراف صورت در چانه به یکدیگر متصل میشوند، (لحیان) گفته میشود و چانه (مَجمَع العَظمین) است. ابنفارس، مویی را که بر استخوانهای اطراف صورت که در چانه به یکدیگر متصل میشوند، (لِحیان) گفته میشود و چانه (مَجمَع العَظمین) است. ابنفارس، مویی را که بر استخوانهای اطراف صورت میروید، به (لحیه) تعبیر میکند، پس او لحیه را شامل موهای عارضان نیز میداند.
کلام موجود در کتاب خزانه الأدب
در کتاب خزانه الأدب
[34] خزانه الأدب، ج3، ص185.
آمده است: (والسّبال جمع سُبله وهی مقدّم اللّحیه).
در این تعبیر، مقدم، به لحیه اضافه شده است. پس معلوم میشود که لحیه، مخصوص مقدم صورت (موهای چانه) نیست؛ زیرا اگر لحیه، مخصوص موهای چانه بود، اضافه مقدم به لحیه، اضافه چیزی به مرادفش میشد که به اتفاق علمای علم نحو این اضافه غلط است، مثل اینکه گفته شود: (انسانُ البَشر).
سخن فیروزآبادی
فیروزآبادی در قاموس
[35] فیروز آبادی، قاموس، ج2، ص366.
مینویسد: (رجل مسلوط الّلحیه: خفیف العارضین.) از وی (سلط لحیه) را به کم بودن موهای عارضان تفسیر کرده، پس فهمیده میشود که عارضان جزء لحیه است.
در کتاب المزهر فی اللّغه آمده است: (الثَّطط: خفّه اللّحیه فی العارضین) بنابراین عبارت دو گونه جزء لحیه است.
لحیه در کلمات معصومان (ع)
اینک به قرائنی از روایات پرداخته میشود که دلالت میکند لحیه ، شامل موهای دوگونه نیز میشود.
روایت اول
در کتاب الجعفریات
[36] الجعفریات، ج1، ص157.
این روایت را آورده است:
قال أمیرالمؤمنین (ع) : خُذوا من شَعر الصُدغین ومن عارضیَ اللحیه وما جاوز القبضه من مُقدّم اللّحیه فَجزوه؛
موهای بین چشم و گوش و موهای دو طرف صورت (عارضان) را کوتاه کنید و موهای جلوی ریش را اگر بیش از یک قبضه شد بزنید.
استشهاد بهروایت مذکور
برای اثبات مطلوب، به دو قسمت از این روایت میتوان استشهاد کرد:
یکم. (مقدّم اللّحیه) که از اضافه مقدم به لحیه معلوم میشود مفهوم لحیه شامل غیرموهای چانه نیز میشود که توضیح آن گذشت.
دوم. (عارضی اللّحیه) که این تعبیر و تشبیه به آن در روایات بسیار آمده است. وجه استدلال این است که کلمه عارض در لغت به معنای جانب است و در این مورد، اختلافی بین لغویان وجود ندارد و معنای دقیق آن، کناره شیء است و نه کنار آن. کناره شیء، داخل آن شیء است و در گوشه آن قرار دارد، به خلاف کنار یک شیء که خارج از آن و چسبیده به شیء است.
کلمات لغویان دلیل بر این است که عارض و جانب بر معنای اول دلالت دارد. در لسان العرب
[37] ابنمنظور، لسان العرب، ج2، ص372.
آمده است:
وفی حدیث ابی هریره ان ّ النّبی بعث خالد بنَ وَلید یوم الفتح علی المُجنبه الیُمنی والزّبیر علی المُجنبه الیُسری وجَنبَتا الوادی: ناحیتاه وکذلک جانباه؛
در حدیث ابوهریره آمده است که رسول اکرم (ص) در روز فتح مکه ، خالد بن ولید را در طرف راست و زبیر را در طرف چپ فرستاد. معنای جنبتا الوادی، دو گوشه وادی است.
از این روایتی که او نقل میکند، مطلوب استفاده میشود؛ زیرا طرف راست و چپ، جزئی از آن منطقه است، نه اینکه بیرون و چسبیده به آن باشد و همچنین از اینکه در معنای (جنبتا الوادی) به (ناحیه) تعبیر میکند، این معنا به دست میآید؛ زیرا معنای ناحیه، گوشه یک شیء است که در درون آن قرار دارد. ابنمنظور در جای دیگر این کتاب مینویسد:
والجَنب: القطعه من الشیء تکون مُعظَمه أو شیئاً کثیراً منه؛
[38] ابنمنظور، لسان العرب، ج2، ص373.
جنب: قطعهای از شیء است که بیشتر آن شیء یا مقدار زیادی از آن را تشکیل میدهد.
از تعبیر (القطعه من الشیء) به وضوح مطلوب استفاده میشود. طریحی در مجمع البحرین مینویسد:
جَنب الانسان: ما تحت اِبطه الی کشحه والجنب: النّاحیه.
[39] طریحی، مجمع البحرین، ج2، ص26.
جنب انسان: از زیر بغل انسان تا بین ناف و کمر اوست و معنای جنب، ناحیه و گوشه یک چیز است.
هم از معنای (جنب الانسان) و هم از اینکه در معنای جنب، تعبیر ناحیه و گوشه را به کار میبرد، مطلوب ثابت میشود. اولی به دلیل این است که زیر بغل انسان جزء بدن انسان و در گوشه بدن او قرار دارد، نه اینکه خارج از بدن او و چسبیده به آن باشد. البته مسلم است که بین جَنب و جانب تفاوت است؛ زیرا اولی به معنای کنار یک شیء است که خارج از آن شیء قرار دارد و دومی به معنای کناره یک شیء است که در گوشه آن قرار دارد. شاهد معنای اولی، کلام امیرمؤمنان (ع) در نهج البلاغه است. ایشان میفرماید:
وما أصغر کلّ عظیمٍ فی جنب قدرتک؛
هر چیز بزرگی در مقابل قدرت تو بسیار کوچک است.
و واضح است که قدرت خداوند، جزئی از اشیاء نیست.
از دیگر شواهد بر اینکه جانب شیء، به معنای کناره آن است، کلام حضرت در جای دیگری از نهج البلاغه است. ایشان میفرماید:
وابسط لهم وجهَک وألن لهم جانبَک وآسِ بینهم فی اللّحظه والنّظره؛
با روی گشاده با آنان رفتار کن و پهلوی خویش را برای آنها نرم نما و در نگاههایت بین آنها تفاوتی مگذار.
این روایت تعبیر (جانبک) را در سیاق (وجهک) و (فی اللّحظه والنّظره) استفاده کرده که جزئی از بدن است، اگرچه معنای کناییِ از آن اراده شده است. بنابراین، تعبیر (عارضی اللّحیه) در روایت کناره لحیه و داخل آن است.
روایت دوم
دومین قرینهای که از روایات برای اثبات مفهوم وسیع لحیه میتوان آورد، روایاتی است که به شانه کردن لحیه
[40] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج76، ص115.
و خضاب کردن آن
[41] جامع احادیث الشیعه، ج16، ص582.
امر کرده است. چه کسی ملتزم میشود که مراد در این روایات، شانه کردن و خضاب کردن، فقط موهای چانه است؟
روایت سوم
در صحیحه بزنطی آمده است:
سألتُه عن الرجل هل یصلح لَه اَن یَأخذ مِن لِحیته؟ قال الرضا (ع) : أمّا من عارضَیه فلا بأسَ وأما من مُقدّمها فلا.
[42] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص80.
از امام رضا (ع) سؤال کردم آیا برای مرد نیکوست که ریش خود را کوتاه کند حضرت فرمود: اما موهای عارضان، اشکالی در کوتاه کردن آن نیست و اما جلوی ریش (موهای چانه) را کوتاه نکند.
و شبیه این روایت، روایت علی بن جعفر است که از امام کاظم (ع) سوال کرد:
سئلته عن الرّجل أیصلح أن یأخذ من لِحیته؟ قال: أمّا من عارضیه فلا بأس واما من مقدمه فلا یأخُذ.
[43] علی نمازی، مستدرک سفینهالبحار، ج9، ص242، مؤسسه النشر الاسلامی، قم.
در این دو روایت از کوتاه کردن لحیه سوال شده است. اگر معنای لحیه، فقط موهای چانه بود، وجهی برای تفصیل بین موهای عارضان و موهای چانه در جواب نبود و نمیتوان گفت که مراد از سوال، لحیه و اطراف آن است، زیرا قرینهای بر آن وجود ندارد و خلاف ظاهر است. افزون بر این، از اضافه (عارض) به (لحیه) و (مقدّم) به آن، این معنا استفاده میشود.
روایت چهارم
علامه مجلسی در بحار الانوار از مستحبات روز جمعه، شستن سر و لحیه را با خَطمی شمرده شده است.
[44] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج86، ص352.
بنابراین روایت، آیا میتوان ملتزم شد که مراد از لحیه، فقط موهای چانه است؟
روایت پنجم
در بحارالانوار آمده است که شخصی از بنی امیه به نفرین یکی از ائمه (ع) تبدیل به زن شد و در ادامه آمده است:
(وقد سقطت لحیتُه)
[45] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص89.
که قطعاً مراد، آن است که تمام موهای دو گونه و چانهاش ریخت، نه اینکه فقط موهای چانهاش ریخته باشد؛ زیرا در این صورت، تبدیل به زن نمیشد، در حالی که در روایت آمده است که او تبدیل به زن شد و ریشش ریخت.
روایت ششم
در کتاب الغدیر
[46] علامه امینی، الغدیر، ج11، ص150.
آمده است:
عن ابنعمر: قال رسول اللّه (ص) فی المجوس: اِنّهم یُوفرون سِبالهم ویحلِقون لِحاهم فخالِفوهم؛
مجوسیها شارب خود را بلند میکنند و ریش خود را حلق میکنند، پس با آنها مخالفت کنید.
در معنای (سُبله) اختلاف شدیدی بین لغویان است تا جایی که لسان العرب
[47] ابنمنظور، لسان العرب، ج6، ص164.
هفت قول در معنای آن ذکر میکند. ولی به قرینه روایات دیگری از رسول اکرم (ص)، مراد از (سُبله) در این روایات، (شارب) است. پس مراد از (لحاهم) موهای دوگونه و چانه است، نه فقط موهای چانه؛ زیرا مجوس یا موهای دو گونه را حلق میکردند و یا نه. در صورت اول، اگر مراد از لحیه، فقط موهای چانه بود، حضرت باید میفرمود: موهای چانه و موهای دوگونه خود را حلق میکردند و درباره صورت دوم باید گفت که بسیار بعید است مجوس، موهای چانه را میتراشیدهاند و موهای دوگونه را نگه میداشتهاند و با وجود اینکه در بسیاری از کتب تاریخی، کیفیت و انواع ریش گذاشتن پیشینیان بیان شده، در تاریخ نیامده است که گروهی ریش خود را این گونه میگذاشتهاند. افزون بر این، در بعضی از روایات از رسول اکرم (ص) آمده است:
حفّوا الشوارب وأعفوا اللحی ولا تتشبّهوا بالمجوس.
[48] شیخ صدوق، معانی الاخبار، ج1، ص291.
همچنین در روایت فرستادگان کسری که مجوسی بودند، تعبیر (وقد حلقا لحاهما)
[49] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج20، ص390.
آمده که بنابر ظاهر هر دو روایت، مجوس ، همه ریش خود را میتراشیدهاند.
ممکن است در این قرینه خدشهای وارد شود شاید چون حلق دو گونه نزد شارع حرام نبوده، اشاره ای به اینکه مجوس، دو گونه را حلق میکردهاند، در این روایت نشده است، پس صورت اول صحیح میشود. ولی در پایان بحث اثبات خواهد شد که حلق موهای دو گونه حرام است، پس این خدشه وارد نیست.
بررسی عبارت (لحیه) در کلمات علمای شیعه و اهل سنت
کلام محقق حلی
محقق حلی در کتاب معتبر مینویسد:
ان ّ اللّحیه اسمُ لجمله العَذارین وما علی اللّحین والذّقن.
[50] محقق حلی، المعتبر، ج1، ص142.
لحیه شامل موهای عذار (کنار گوش) و موهایی که بر دو استخوان اطراف صورت میروید و موهای چانه میشود.
عبارت شهید اول
شهید اول در ذِکری مینویسد:
والعارض: الشّعر المُنحَطّ عن القَدر المُحاذی للاُذن نابتاً عن اللحیه. والذّقنُ تحته وهو مَجمع اللّحیین.
[51] شهید اول، ذکری الشیعه فی أحکام الشریعه، ج2، ص122.
عارض به مویی گفته میشود که از کنار گوش سرازیر میشود و بر روی دو استخوان اطراف صورت میروید و چانه که محل اتصال این دو استخوان است، زیر آن قرار دارد.
همچنین، مرحوم سبزواری همین عبارت را در کتاب ذخیره آورده است.
[52] محقق سبزواری، ذخیرهالمعاد، ج1، ص27، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، قم.
از اینکه از استخوانهای دو طرف صورت به لحیه تعبیر کردهاند، معلوم میشود که بر موهایی که بر آن میروید نیز لحیه صادق است و لحیه، مخصوص موهای چانه نیست. اگرچه برخی از کسانی که معنای لحیه را در موهای چانه منحصر کردهاند، قبول دارند که به دو استخوان اطراف صورت، لحیان گفته میشود؛ زیرا خیلی بعید است که بین اسم مو و موضع آن تفاوتی باشد و لحیه به دو استخوان اطراف صورت گفته میشود، ولی فقط شامل موهای چانه شود.
سخن شهید ثانی
شهید ثانی در کتاب الروضه البهیه
[53] شهید ثانی، الروضه البهیه، ج10، ص220.
مینویسد:
اللّحیین، العَظمان اللّذان ینبت علی بَشَرتهما اللّحیه ویقال لمُلتَقاهما الذّقن؛
لحیان به دو استخوانی گفته میشود که بر روی پوست آن لحیه میروید و به محل اتصال آن دو استخوان، چانه گفته میشود.
کلام ایشان، در بیان مطلوب صراحت دارد.
کلام مالک
مالک از ائمه چهارگانه اهل سنت گفته است:
ما بین اللّحیه والاذن لیس من الوجه؛
[54] ابنقدامه، المغنی، ج1، ص96.
بین ریش و گوش، جزء صورت نیست و شستن آن در وضوء لازم نیست.
اگر لحیه فقط به معنای موهای چانه بود، مراد وی این میشد که قسمت عارضان، جزء صورت نیست، در حالی که بطلان این گفته، آشکار است.
نظر ابنجُریر طَبری
ابنجُریر طَبری از علمای اهل سنت در کتاب جامع البیان
[55] ابنجریر طبری، جامعالبیان، ج6، ص161.
تصریح کرده که لحیه شامل موهای عارضان نیز میشود.
سه دسته قرینه برای اثبات معنای وسیع لحیه
سه دسته قرینه برای اثبات معنای وسیع لحیه آورده شد: قرینه اول، کلمات لغویان متقدم و متأخر بود که معنای حقیقی لحیه را شامل موهای عارضان نیز میدانند. در قرینه دوم و سوم، از استعمال لحیه در کلمات معصومان (ع) و علمای شیعه و سنی از متقدمان و بعد از آنها، در معنای وسیع آن بحث شد.
اگرچه استعمال دلیل بر حقیقی بودن مُستعمَل فیه نیست، این همه استعمالات گوناگون، اطمینان میآورد که معنای حقیقی لحیه شامل موهای عارضان نیز میشود، یا اینکه کاربرد آن به گونهای مجاز در این معنا شهرت دارد که اگر در غیر این معنا استعمال شود، مجاز بوده و نیاز به قرینه دارد. بنابراین، چند استعمال نا
چرا پاورپوینت ادله ريش تراشي بهترین انتخاب برای ارائههای شماست؟
در دنیای رقابتی امروز، ارائهای جذاب و حرفهای میتواند تأثیر بزرگی در جلب توجه مخاطبان داشته باشد. فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي با طراحی منظم، زیبا و استاندارد به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شیوهای خیرهکننده و اثرگذار ارائه دهید. این فایل با جزئیات دقیق و ساختار حرفهای، ابزاری مطمئن برای موفقیت در ارائههای شماست.
ویژگیهای برتر فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي:
- طراحی بینقص و خلاقانه: تمام جزئیات پاورپوینت ادله ريش تراشي با دقت طراحی شدهاند تا نیازهای ارائههای تخصصی شما را برآورده کند.
- ساختاری ساده و منظم: محتوا در پاورپوینت ادله ريش تراشي به گونهای سازماندهی شده که بهراحتی خوانده شود و مفاهیم به صورت شفاف انتقال یابد.
- جلوههای بصری منحصربهفرد: استفاده از رنگهای هماهنگ و گرافیکهای حرفهای، فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي را از سایر فایلها متمایز میکند.
- کاربرد گسترده: پاورپوینت ادله ريش تراشي برای جلسات کاری، پروژههای علمی و حتی تدریس بسیار مناسب است.
- امکان ویرایش آسان: پاورپوینت ادله ريش تراشي به شما اجازه میدهد تغییرات دلخواه خود را با سرعت و سهولت اعمال کنید.
چطور با پاورپوینت ادله ريش تراشي بهترین نتیجه را کسب کنید؟
برای داشتن یک ارائه حرفهای و بدون نقص، کافی است پاورپوینت ادله ريش تراشي را دانلود کرده و به کار ببرید. این فایل آماده به شما امکان میدهد که تنها با چند کلیک ساده، اسلایدها را مطابق نیاز خود تغییر دهید و از طراحی حرفهای آن بهرهمند شوید.
انتخابی عالی برای همه کاربران:
فرقی نمیکند که دانشجو، مدرس یا متخصص باشید؛ پاورپوینت ادله ريش تراشي به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی ساده و حرفهای ارائه دهید. با صرفهجویی در زمان، کیفیت ارائه شما ارتقا مییابد و مخاطبان تحت تأثیر قرار میگیرند.
چرا به ما اعتماد کنید؟
پاورپوینت ادله ريش تراشي با توجه به نیازهای واقعی کاربران طراحی شده است. تیم ما با بررسی بازخوردها محصولی ارائه کرده که از نظر محتوا و طراحی بینقص است. ما تضمین میکنیم که فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي شما را ناامید نخواهد کرد و در صورت نیاز، پشتیبانی کامل ارائه میدهیم.
همین حالا فایل پاورپوینت ادله ريش تراشي را دانلود کنید:
اگر به دنبال ارائهای متمایز، حرفهای و تأثیرگذار هستید، پاورپوینت ادله ريش تراشي همان چیزی است که نیاز دارید. فرصت را از دست ندهید و همین حالا آن را دریافت کنید تا یک تجربه خاص و فراموشنشدنی داشته باشید.
شماره پشتیبانی برای ارسال اس ام اس : 09054791747